فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای

درمان ترس کودکان



انواع ترس :
کودکان نوپا معمولاً از تنهایی (جدا شدن از پدر یا مادر)، اصوات آزار دهنده، زمین خوردن، حیوانات و حشرات، ، حمام کردن و تاریکی هنگام خواب می ترسند. که با افزایش سن و رشد شناختی این ترس ها کاهش خواهد یافت در غیر این صورت نیاز به درمان است.
در موردکودکان پیش دبستانی شامل ترس از حیوانات و حشرات، غول ها و ارواح، گم شدن، طلاق، از دست دادن پدر یا مادر، و تاریکی هنگام خواب می باشد.
کودکانی هنگامی که وارد مدرسه می شوند. از تنهایی، بعضی صداها، زمین خوردن، ورود به مکان جدید (مثلا به مدرسه) ، تاریکی هنگام خواب ،طرد اجتماعی، جنگ، فضاهای جدید و دزد می ترسند.
نوجوانان (که به سن بلوغ رسیده اند) معمولاً از دزد، موقعیت های جدید (مثل دانشگاه و…) جنگ، طلاق و روابط غیرمعمول واهمه دارند و می ترسند. این قبیل ترس ها در کودکان در تمام گروه های سنی، در بعضی از دوران های زندگیشان ممکن است افزایش یابد: تولد یک فرزند جدید در خانواده، نقل مکان از خانه ای به خانه دیگر، طلاق و غیره.

گاهی بعد از وقوع یک اتفاق تحریک کننده، ترس در کودکان تقویت می گردد مثلاً افتادن در آب، سوختن بر اثر تماس با یک شیء داغ یا فرار کردن از یک سگ. بعضی کودکان نسبت به کودکان دیگر بیشتر می ترسند و این بستگی به روحیات و خلق و خوی آنها دارد. والدینی که همیشه نگران هستند و در تشویش به سر می برند یا زود در مقابل هرچیز عکس العمل نشان می دهند، فرزندانشان اغلب دارای همان روحیات هستند و همیشه در ترس و واهمه قرار دارند.


رفتار با کودکان هنگام بروز ترس:
به احساس کودک احترام قائل شوید به خاطر ترسیدنش او را تحقیر نکنید و بدانید که بی توجهی به چیزهایی که او را می ترساند کمکی به حل مشکل نمی کند.
- از او بخواهید علت ترسش را بگوید و درباره آن با او صحبت کنید.
- بیش از حد لزوم از او مواظبت نکنید و اجازه بدهید او خودش از چیزهایی که می ترسد دوری کند و کودک را هیچ وقت به انجام دادن کارهایی که از آن واهمه دارد وادار نکنید.

زیاد عکس العمل نشان ندهید زیرا توجه زیاد به ترس اوباعث تقویت ترس در کودک می شود.


- به کودک دلداری دهید تا یاد بگیرد بر ترسش مسلط گردد. با او همدردی کنید و برایش توضیح دهید. به عنوان مثال بگویید: می دانم که از رفتن به مسابقه می ترسی و شاید از این که افرادجدیدی را می بینی نگران هستی؛ ولی من فکر می کنم در آنجا احساس خیلی بهتری خواهی داشت و افراد شرکت کننده در مسابقه هم احساس تورا دارند.
به او یادآوری نمایید قبلاً هم در یک زمانی از چیزی می ترسیده و بعد از مدتی ترسش از بین رفته و ترسها دائمی نیستند .
- به او قوت قلب بدهید و به او کمک کنید تا با ترس روبه رو شود. آن را حس کند .تا به صورت عینی در آمده وارد ناخواآگاهش نشود.

تـرس از تاریکی
ترس از تاریکی حدود ۲ تا ۳ سالگی ظاهر می شود. و بین کودکان متفاوت است. یک شب از هیولا و شب دیگر از دزد یک شب از جن و……. می ترسند.
معمولاً اطمینان دادن به کودک مانع تشدید و مزمن شدن ترس می شود، اما گاهی ترس در کودک باقی می ماند، در این صورت پیشنهادهای زیر شما را در غلبه بر مشکل یاری خواهند داد.
درباره ترس بحث کنید. هیچ گاه روی احساساتی مثل ترس، سرپوش نگذارید، بلکه به آن اعتراف کنید زیرا به نظر کودک واقعی می آید.
به او اطمینان دهید چیزی برای ترسیدن وجود ندارد، اما احساسات او را به عنوان احمقانه یا بچگانه بودن مسخره نکنید.
سوال کنید در تاریکی از چه چیزی می ترسد؟ در یک اتاق تاریک کنار او بنشینید و بخواهید علت ترس خود را شرح دهد
کودک را در برابر ترس مقاوم کنید: مجموعه ای از بازی ها می توانند کودک را به تاریکی عادت دهند. به برخی از این بازی ها توجه کنید. دنبال بازی، شما راهنما باشید و از کودک بخواهید شما را دنبال کند. بهتر است با دستتان او را راهنمایی کنید. ابتدا بازی را در روشنایی انجام دهید و فقط گاهی وارد تاریکی شوید، اما بتدریج مدت زمان بیشتری را در تاریکی بگذرانید. اگر کودک خواست جای خود را با او عوض کنید.
بازی شمردن
همراه با فرزندتان در یک محل تاریک بایستید و تا عدد ۳ بشمارید. کم کم این زمان را طولانی تر کنید، تا به ۶۰ ثانیه برسد. او را از صمیم قلب تحسین کنید. بتدریج صدایتان را پایین تر بیاورید. برای یک کودک بزرگ تر می توانید این زمان را تا چند دقیقه نیز افزایش دهید. در تاریکی باری های مختلفی انجام دهید مثلا گرگم به هوا بازی کنید. هر کدام به نوبت گرگ شوید و در حین بازی حسابی سروصدا کنید.
روی میز پتویی بیندازید و به کودک اجازه دهید تا به زیر آن برود و برایش در و پنجره درست کند این مکان فضای مناسبی برای بازی کردن در تاریکی است. با او قایم باشک بازی کنید، یا شیء خاص را در یک مکان تاریک مخفی کنید و از او بخواهید آن را پیدا کند تا در این صورت یک علامت مثبت به دست آورد. می توانید برای هر سه علامت مثبت هدیه ای کوچک به او بدهید. به کودک اطمینان دهید که در تاریکی خطری او را تهدید نمی کند.
شب، قبل از خواب درها و پنجره ها را با همکاری کودک قفل کنید. توضیح دهید که دزد بندرت به خانه ای که کسی در آن است وارد می شود و همین طور بگویید که اگر دزدی وارد خانه شود، شما زودتر بیدار خواهید شد.
همراه با کودکتان درحالیکه یک چراغ قوه در دست دارید، به اتاق تاریکی وارد شوید و نقش کاوشگر را بازی کنید.

به کودک امورش دهید در تاریکی با خودش صحبت کند. وقتی او جمله هایی نظیر من نمی ترسم و هیچ چیز نمی تواند به من صدمه بزند را تکرار کند می تواند خودش را شجاع بداند.


تقویت کننده ها:
هرگاه کودک را در غلبه بر ترسش موفق دیدید موفقیت او را تحسین کنید. مثلا یک چراغ قوه به دست کودک بدهید. برای شب اول ۲ دقیقه در تاریکی کافی است، اما هر شب یک دقیقه به این زمان بیفزایید. این کار را تا آنجا ادامه دهید که کودک بتواند قبل از به خواب رفتن براحتی در رختخوابش دراز بکشد.

ترس های مورد نیاز درمان
ابتدا به سن کودک باید توجه داشت. برخی از ترس‌ها در سنین خاصی طبیعی‌تر هستند. بنابراین اگر چنین ترس‌هایی بیش از دو سال دوام داشته باشند حتما به توجه و درمان نیاز دارند. اصولا یک ترس عادی نباید چنین مدت زمانی طول بکشد و گاه بدون نیاز به مداخلات درمانی به تدریج کاهش پیدا کرده و بالاخره از بین می‌رود. همینطور برای تشخیص ترس‌های غیر عادی باید به نوع ترس نیز توجه داشت.
درمان ترس:
روان شناسان برای کاهش ترس‌های کودکان راههای زیادی را توصیه می‌کنند. به والدین توصیه می‌کنند که در رفع مشکل کودک عجله نکنند. تعجیل و شتابزدگی آنها در کاهش ترس کودک می‌تواند به جای درمان ، اضطراب و ترس او را افزایش دهد. این ترس معمولا بتدریج از بین می‌رود و لازم است والدین با خونسردی و آرامش اقدام به کاهش این ترس‌ها نمایند.
راه حل بعدی روان شناسان این است که هرگز کودکان را به خاطر ترسی که دارند تحقیر و سرزنش نکنیم. هر چند دلیل ترس از نظر ما بزرگترها کاملا غیر منطقی و نامعقول به نظر می‌رسد اما خود کودک چنین احساسی ندارد و نمی‌تواند غیر منطقی بودن ترس خود را درک کند و سرزنش به او کمکی نخواهد کرد.
زمانیکه کودک تحت نظر یک متخصص یا روان شناس درمان می‌شود، اگر عامل اصلی ایجاد کننده ترس هنوز حضور داشته باشد چندان فایده‌ای نخواهد کرد. مثلا زمانیکه خود مادر از تاریکی می‌ترسد، هر چند کودک حمایت‌ها و درمان‌هایی را از روان‌شناس و مشاور خود دریافت می‌کند، اما الگویی که در خانه از رفتار مادر می‌پذیرد الگویی قویتر است که نتایج یک درمان ثمر بخش را از بین می‌برد. بنابراین لازم است علل اساسی ترس کشف و مرتفع شوند.
بازی ترس کودک را از بین می برد. مثلا کودکی که از آمپول می‌ترسد، می‌توانیم یک بازی خوب ترتیب بدهیم که در آن کودک آمپول زدن را تمرین کند. در مراحل دیگر می‌توان از روشهای خاص رفتار سازمانی که توسط روانشناسان استفاده می‌شود بهره جست. با مراجعه به یک روانشناس و درمان‌های رفتاری او می‌توان اقدام به حل مشکل کودک نمود.

ما در خدمتگزاری حاضریم

برگرفته از سایت http://www.ravanmoshaver.com

شیرین ترین شیوه نظم در کودکان

بزرگترین اکتشاف برای من این بود که فهمیدم فرزندم مهمانی در خانه ام هست و روزی از کنارم می رود.

روزها با سرعت عجیبی میگذرد و او به زودی از من جدا میشود...

به خودم گفتم: کدام مهمتر است؟ نظم خانه یا اینکه فرزندم به خوبی از من یاد کند؟

کدام مهمتر است.خانه یا اخلاق و روحیه و حسن تربیت فرزندم؟

چون دانستم که او مهمان خانه من است.

این باعث شد اولویتم را تغییر دهم،

بعد از این مهمترین چیز نزد من آرامش خاطر من و اوست....

شروع کردم به پیاده کردن نقشه ام، و طبعا مجموعه کمی از قوانین مهم را انتخاب کردم و خود را ملزم به اجرای آنها دانستم و مابقی چیزها را بدون هیچ قید و شرطی رها کردم.

از عصبی شدن و داد و فریاد زدن کم کردم و به آرامش رسیدم..

از وسواس هایم گذشتم و به خانه ای راضی شدم که مقداری بهم ریخته و نامنظم است و کمی شلختگی در آن به چشم می خورد .....

اما.........فرزندی را تحویل گرفتم که آرامش دارد و از من وخشم هایم نمی نالد و رابطه ای قوی و زیبا بین ما حاکم گشته است.....

چون می دانم......
او مهمان زودگذر خانه من است.
کودک عزیزم امیدوارم مهمانی خانه من زیباترین مهمانی زندگیت باشد...

تربیت جنسی نوجوان را جدی بگیرید

یکی از دشوارترین مسئولیت های فرزند پروری تاًمین سلامت جنسی نوجوانان است . از جمله مواردی که زمینه ساز نگرانی والدین از اشتغال نوجوانشان به فعالیت های جنسی است یکی این است که احتمال ابتلا به بیماری های مقاربتی در نوجوانان فعال در زمینه های جنسی بیش از دیگران است و خود این فاکتور میتواند زمینه ساز ناباروری آنها در آینده گشته و یا با پررنگ شدن خطر ابتلا به ایدز نرخ مرگ و میر در این قشر فزونی یابد

از سویی نمیتوان این نکته رااز نظر دور داشت که بسیاری از مشکلات رفتار جنسی که افراد در طول زندگی جنسی خود با آن مواجه میشوند به اولین تجارب جنسی آنها بر میگردد که چنانچه مطابق با استانداردهای مطلوب نباشد میتواند بیزاری جنسی ، ناتوانی جنسی ، زود انزالی و یا سایر گرفتاری های رفتار جنسی را در دوره های بعدی زندگی فرد زمینه ساز گردد.

تمامی این فاکتور ها نشان گر اهمیت مسئله ارتباطات جنسی در دوره نوجوانی است لیکن خانواده ها در تدوین و پایه ریزی استانداردهای تربیت جنسی فرزندان خود به سه گونه عمل میکنند. دسته ای از والدین معتقد به آزادی جنسی فرزندان بوده آنان را در رویارویی و شناخت و تجربه جنسی به حال خود رها میسازند. بخش دیگری از پدر و مادران مقررات بسیار سخت و دشواری را برای برقراری رابطه جنسی نوجوان خود قائل بوده به نحوی که نزدیکی به جنس مخالف به هر شکل و عنوانی به شدت مورد سرزنش و یا تنبیه عاطفی و گاه بدنی قرار میگیرد. نوع دیگری از برخورد با مسائل جنسی نوجوانان متعلق به خانواده هایی است که ارتباط بسیار نزدیک و عاطفی با نوجوان خود بر قرار کرده مجال هر گونه بحث یا گفتگوی جنسی را در کانون خانه خود ایجاد نموده اند. ایندسته از خانواده ها رسالت خویش را در امر آگاهی رسانی از رفتار جنسی هدف از انجام آن و نیز مخاطرات احتمالی آن را برای نوجوان خود از سالها پیش انجام داده اند ودر این هنگام فرد را در انجام و یا عدم انجام رفتار جنسی مختار میگذارند.

امروزه تحقیقات متعددی تایید گر این مدعا هستند که سیستم های متعصبانه تربیتی ضعیف ترین کارآیی را در کنترل و یا هدایت رفتار فرزندان را به همراه داشته اند.در تحقیقی که برروی 5000 نوجوان امریکایی انجام شده است مشخص گردیده است که متدهای تربیتی خانوادگی نقش بسیار مهمی در رفتار های جنسی ریسکی و خطرناک نوجوانان ایفا میکند . امروزه آمار نشان گرآنند که از هر سه نوجوان امریکایی دو نفربه رفتار های جنسی ریسکی میپردازد که بیشتر آنان محصول خانواده های سردو بی تفاوت و یا سخت گیر و متعصب میباشند. اگر چه نقش رسانه های گروهی و نیز فشار همسالان را نمیتوان در الگو برداری نوجوانان منکر گشت لیکن نقش والدین آگاه به امور جنسی و توانا دربرقراری رابطه گرم با نوجوان از اهمیتی بسیار برخوردار است.

در این زمینه هنوز به تحقیقات بیشتری نیاز است تا به بهترین شیوه ای که بتواند تضمین کننده سلامت جنسی نوجوانان و جوانان باشد اتخاذ گردد. لیکن نکته دیگری که در این رابطه نباید از نظر دور داشت تاثیر اینترنت بر زندگی امروزین جوانان  و خطرات احتمالی سوء استفاده های جنسی از جوانان از این طریق میباشد

تصور عموم مردم از جرائم جنسی اینترنتی همواره بدینگونه است که معمولا مردان میانسالی در چت روم ها ظاهر شده و با تغییر سن و وانمود کردن اینکه نوجوان هستند سر صحبت را با کودکان باز کرده و آنها را هدف نیت های جنسی و سؤاستفاده جنسی قرار میدهند . لیکن مطالعات جدیدی که حول محور جرائم رو به رشد اینترنتی انجام شده است دید دیگری از کم و کیف ایندسته از تخلفات جنسی را ارائه گر است

به ادعای محققین دانشگاه نیو همشایر که نتیجه کار خود را در ژرنال امریکن سایکولوژی به چاپ رسانده اند ، شکارچیان جنسی اینترنتی بزرگسالانی هستند که نه کودکان بلکه بیشتر نوجوانان را هدف قرار میدهند . ایندسته از افراد الزاماً سن خود را هم تغییر نداده ، با فرستادن ایمیل و یا پیام های کوتاه در چت روم ها و با استفاده از زبان خاص نوجوانان و اصطلاحات رایج در فرهنگ نوجوانی ، صراحتاً تقاضای جنسی خود را عنوان میکنند

متقاضیان جنسی معمولاً با شیوه های تاثیرگذار در شروع و ایجاد یک رابطه و ظرائف روانی و نیازهای دوره نوجوانی و جوانی آشنا میباشند لذا متبحرانه کیس مطلوب را شناسایی و مورد سوًاستفاده قرار میدهند. به عنوان مثال به خوبی واقفند که نوجوان دراین دوره از زندگی دنبال توجه ، هیجان و رومنس میباشد لذا با ایجاد حلقه عاطفی به آرامی فراهم آوردنده خواسته های نوجوان میگردند و رفته رفته نیات جنسی خود را در نهایت از او مطالبه میکنند. این روند تا کنون برای شکارچیان کارگر افتاده است چرا که تحقیقات نشان میدهند که 75% از ایندسته از نوجوانان نهایتاً فرد متجاوز را ملاقات کرده و به آنچه از آنها درخواست شده عمل کرده اند . از میان نوجوانانی که مستعد در گیر شدن با جرائم جنسی اینترنتی هستند افراد مخاطره طلب و ریسک جو و نیز افرادی که به نوعی در زندگی جنسی خود مورد آزار جنسی واقع شده اند و همچنین افرادی که تمایلات همجنس گرایانه دارند بیش از سائرین در خطر صید این صیادان قرار دارند.

شاد و پیروز باشید

دکتر مریم محبی

برای آگاهی از تربیت جنسی کودکان مطالب بعدی را دنبال کنید

کلید طلایی مداومت عشق و دوستی بین خانواده ها

یکی از مواردی که باعث سوء تفاهمات زیاد و اختلافها میشه اینه که خانم یا آقای خوب خونه بلد نیستن چه جوری خواسته هاشونو باهم دیگه یا با فرزندشون درمیون بزارند

بارها میون مراجعان خودم دیدم که زن و شوهر دارن سالهای سال باهم زندگی می کنند درحالیکه چندین ساله باهم طلاق عاطفی گرفتن

بررسی که می کنم میبینم خانم یا آقا میگه ایشون هیچ وقت منو درک نمی کنه!
میگم شما تا حالا این موارد را با ایشون درمیون گذاشتید؟

میگه: نههه. خودش یعنی اینقدر عقل نداره که بفهمه؟!؟!

دوستان عزیز: باور کنید هیچ کدوم از ماها بهمون وحی نمیشه که تو سر طرف مقابلمون چی داره می گذره! برای همین به نظر شما وقتی انتظاراتمون را بهم دیگه نمیگیم این عادلانه است که از طرف مقابلمون بخواهیم بهش جواب بده؟!؟!

پس باید یاد بگیریم که انتظاراتمون را صریح و روشن و دقیق مطرح کنیم :)

یکی از مواردی که بین زوجین زیاد دیدم حیای افراطی هست!!
بعضیام انگار اگه بهم خواسته ها و نیازهاشونو بگن گناه کبیره مرتکب شدن :O

اگر از این حیاهای افراطی دارید از الان بندازیدش دور و بشینید یه رابطه ی دوستانه با همسرتون برقرار کنید: خاطرات اوایل زندگی و روزهای نامزدی را مرور کنید. از همسرتون گاهی اوقات بپرسید چقدر از زندگی با من راضی هستی؟ من چکار می تونم انجام بدم که تو احساس خوشبختی بیشتری داشته باشی؟ و در ادامه انتظارات خودتونو هم مطرح کنید

بزارید همسرتون درک کنه که اون برای شما مهم هست. به این ترتیب خودش هم از شما این سوالات را مطرح میکنه. اگر هم از شما سوال نکرد دلیلی برای ناراحت شدن وجود نداره!! بعضیا واقعا یاد نگرفتند چه جوری ابراز علاقه کنند اما شما می تونید با ذکاوت خودتون و با عنوان کردن اینکه " عزیزم من سعی می کنم انتظارات شما را تا حد ممکن برآورده کنم و..." انتظاراتتون را با اون درمیون بگذارید.... ممکنه در کوتاه مدت ایشون گرم و عاطفی برخورد نکنه اما مطمئن باشید با دوام این مسأله ایشون هم یاد میگیره

فقط خواهشا صبــــــــــــــــــــــــــــــور باشید

نکته مهم و اساسی: به موقع مطرح کردن انتظارات لحن شما عاری از انتقاد و سرزنش و سرکوب و مقایسه کردن باشه!!

انتقاد صحیح ( ساندویچی): ابتدا از طرح مقابلتون تمجید و تشکر کنیدو به دنبال نکته ای قوی برای تحسین ایشون باشید، در مرحله بعد انتظاراتتون را درمیون بگذارید و بعد از اون با ابراز علاقه قلبی خودتون به ایشون حق انتخاب بدین :)

با این روش طرف مقابل نه تنها ناراحت نمیشه، بلکه خوشحال هم میشه + متوجه اشتباهاتش میشه. پس سعی کنید ذکاوت به خرج بدین و زندگیتونو شاد نگه دارید :)


چه کنیم اگر کودک بیش از حد وابسته باشد؟


بسیاری از کودکان آموخته اند که برای برآورده شدن نیازهایشان، به بزرگسالان وابسته باشند. والدین و معلمان به دلیل انجام دادن کارها به جای کودکان، شهرت بدی دارند و به این ترتیب، وابستگی آن ها را تشدید می کنند و بر احساس کفایت و مسئولیت کودکان تأثیر منفی می گذارند. هدفِ مادر در موقع وابستگی بیش از حد، بازگردان مسئولیت به کودکان و تسهیل اتکا به نفس در آنان است. برخی کودکان با تقاضای کمک یا اصرار به اینکه مادر به جای آن ها تصمیم بگیرد، مادر را کلافه می کنند. کودکان کاملاً می توانند برای خود تصمیم بگیرند و می توانند با داشتن اجازۀ امتحان تصمیم گیری، به قدرت این عمل پی ببرند. همچنین باید به کودکان اجازه داده شود که به انجام دادن امور برای خود بپردازند.

مادر، خدمتکار کودک نیست که بدود و چیزهایی را برای او بیاورد، به او لباس بپوشاند، قوطی هایی را که خود کودک می تواند به راحتی باز کند برای او بگشاید، یا رنگ ها را انتخاب کند،  یا تصمیم بگیرد که کودک کدام تصویر را رنگ کند، یا تصمیم بگیرد که اول با چه چیزی به بازی بپردازد. چنین رفتارهایی تنها به وابستگی کودک دامن می زند و بی کفایتی و ناکارآمدی را در او تقویت می کند. پاسخ های مادر باید اعتماد به کودک را برساند و مسئولیت را به عهدۀ کودک باز گرداند.

نمونه های زیر، گفته های کودکان و پاسخ های مادر است که باید مسئولیت را به آن ها باز گرداند.


کودک:    نمی دانم چه کار کنم. تو می خواهی که من اول با چی بازی کنم؟

مادر:   بعضی وقت ها تصمیم گرفتن مشکل است. خودت باید تصمیم بگیری که اول با چی بازی کنی

 

کودک: مامان بیا ببین مشق هام درسته؟

مادر: عزیزم من می دونم که خودت می تونی مشق هاتو به بهترین نحو بنویسی . تلاشتو بکن و همه رو بنویس . هرکدام را سوال داشتی می تونی از من بپرسی

 

کودک: مامان برام انشاء می گی؟

مادر: ( در ضمن اینکه نحوه ی انشاء نوشتن را قبلا به او گفته است یا نحوه ی به تصویر کشیدن مناظر را برای او توضیح می دهد) من به توانایی های تو اطمینان دارم و مطمئنم که می تونی زیباترین انشاء را بنویسی. عزیزم برو انشاتو بنویس وقتی تموم شد برایم بخوان تا با هم ویرایشش کنیم.


نکته ی کلیدی که باید به آن توجه داشته باشید:  وقتی به توانایی های او اعتماد کردید، پس از آن باز با ترازوی کمالگرایی، عمل او را نسنجید و انتظار نداشته باشید که در اولین تمرین ها، بهترین عملکرد را از خود به جا بگذارد! نه!!! پله به پله پیشرفت او را تحسین کنید و در عین حال او را تشویق کنید که در مراحل بعدی سعی کند اشتباهات خود را جبران کند.

اگر اعتماد به کودک با چاشنی تحسین و تشویق باشد قطعا جواب خواهد داد اما درصورتی که با انتقاد و سرزنش های سفت و سخت باز او را به خاطر اشتباهاتش سرزنش کنید همچنان به صحت کارهای خودش اطمینان نخواهد داشت و باز از ترس اینکه مورد انتقاد قرار گیرد، برای انجام کوچکترین کارها به شما وابسته خواهد بود و مدام از شما کمک خواهد گرفت.

فراموش نکنید که کودکان توانمند محصول والدین صبور و مشوق هستند نه والدین سخت گیر و منتقد! سخت گیری های پی در پی نه تنها به او کمکی نمی کند و روح و روان هردوی شما را آزرده می سازد، بلکه ممکن است برای همیشه فرزند شما را از فعالیت های مورد نظرتان برهاند. پس اعتماد، تشویق و تحسین را در همه ی مراحل در دستور کار خود قرار دهید. صبور باشید و شکفتن استعدادهای فرزندتان را ببینید و لذت ببرید