کاش وقتی بچه هامون میرن مدرسه بهشون بگیم : عزیزم من نمی خوام تو بهترین باشی من فقط می خوام تو خوشبخت باشی اصلا مهم نیست همیشه نمره هاتو 20 بگیری جای 20 می تونی 16 بگیری اما از دوران مدرسه و کودکیت لذت ببر. از "ترین" پرهیز کن خوشبختی جایی هست که خودت رو با کسی مقایسه نکنی حتی نخواه خوشبخت ترین باشی بخواه که خوشبخت باشی و برای این خواستت تلاش کن همین من فکر میکنم از وقتی به دنبال پسوند "ترین" رفتیم،خوشبختی از ما گریخت از 19/75 لذت نبردیم چون: یکی 20 شده بود. از رانندگی با پراید لذت نبردیم چون: ماشینای مدل بالاتری تو خیابون بود. از بودن کنار عشقمون لذت نبردیم چون: مدرک تحصیلی و پول توی جیبش کمتر از خیلی های دیگه بود. می خوام بگم خیلی از ما فقط به: " بهترین، بیشترین و بالاترین " چسبیدیم و نتیجه اش شد، این نسل های افسرده،پرتوقع و همیشه گریان. شاید لازمه تغییر جهت بدیم یا حداقل اجازه ندیم نحسیِ "ترین" دامن بچه هامون رو بگیره
سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد می شود، این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟
انسان جایزالخطاست! این باور همه ی ماست؛ اما واقع به این معنی نیست که به راحتی اشتباه کنیم؛ بلکه یعنی هیچ انسانی عاری از اشتباه نیست.
همه ما کم و بیش در زندگی اشتباهاتی داشته و داریم. مهم این است که درک کنیم چه اشتباهاتی کرده ایم و آنها را تکرار نکنیم. زن و شوهر در زندگی مشترک هم عاری از اشتباه نیستند. در واقع گاهی این اشتباهات ما هستند که پایه های یک زندگی خانوادگی را به لرزه در می آورند. هنگام بروز اشتباهی از جانب همسرمان، لحن ما برای گفتن آن می تواند تشدید کننده ی شرایط بد پیش آمده باشد؛ اما به هرحال مسئله ای است که باید گفته شود.
آیا باید اشتباهات همسرمان را به روی همسرمان بیاوریم؟
یکی از مشکلاتی که زن و شوهر ها با آن روبه رو می شوند، شرایطی است که اشتباهی از جانب آنها رخ می دهد و طرف مقابل شکل رفتار مناسب با آن را نمی داند. سوال مهمی که برای فرد در این شرایط ایجاد میشود، این است که این است که آیا باید این مسئله را به روی همسرش بیاورد یا از آن بگذرد؟ نکته ی ظریفی در این تصمیم گیری وجود دارد. گاهی اشتباهی که از همسرمان سر زده، عمدی نیست و همسرمان به عمد آن اشتباه را مرتکب نشده؛ بنابراین جدای از مساله ی ناراحتی پیش آمده، مهم است که بدانیم همسرمان از آنجا که عمدی این اشتباه را انجام نداده؛ پس اشرافی هم به آن ندارد. یعنی او نمی داند که اصلا کار اشتباهی انجام داده است. در این شرایط او حق دارد که بداند رفتار یا گفتارش درست نبوده؛ چون اگر آن را تکرار کند و باعث ناراحتی ما بشود، نوع ناراحتی شدت یافته ما از تکرار این عمل اشتباه، او را می رنجاند و این توقع هم در وی شکل میگیرد که”من که نمیدانستم این کارم از نظر تو اشتباه است”. پس بهتر است آنچه را حس می کنیم میتواند تکرارش ما را برنجاند و همسرمان هم از آن بی خبر است را حتما به او بگوییم.
فضایی محترمانه برای گلایه
هنگام عنوان کردن اشتباهات همسرتان، ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکید. سر او داد نکشید. با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید. تنها گفتن این که ”من از این کارت خوشم نیومد” کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود. علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده، برطرف شود. اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد، لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید.
وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت، آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد، آن را پیش نکشید.
با اشتباهات گروکشی نکنید
متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را به رویش و آن را فراموش هم نمی کنید و نمی بخشید، جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال، همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش، آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند. بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدتها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شوید.
اشتباه را با سرکوفت یکی نکنید
متاسفانه لحن و روش ما می تواند همه چیز را وارونه کند. گاهی تنها با تاکید روی واژه ای یا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و … منظور سخن ما گم یا وارونه میشود. اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید، آن را به شکل بد منتقل نکنید، سرکوفت نزنید و لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید. ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان، بحث را یکطرفه جلو نبرید. شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتنها می تواند درنظر همسرتان خود رای بودن، استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد.
توبیخ نکنید
اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش را اشتباه است، در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده کنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است، به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید. اطلاع رسانی مرحله ی اول کار است. به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته. سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر کند.
1. احوال پرسی
با یکدیگر در تماس باشید و احوال هم را جویا شوید. برای یکدیگر یادداشت بگذارید و حتماً در آن قید کنید که چقدر از وجود همدیگر متشکرید .حتی مکالماتی با عبارت های دوستانه و قدیمی مانند" سلام، چگونه روز خود را می گذرانی؟" نیز به طور حتم شریک شما را خوشحال می کند.
2. دوست یابی
زمانیکه اجازه می دهید دیگران وارد دنیای شما شوند ، از فشار روی شریکتان می کاهید . دیگر وی نقش آقا یا خانم همه کاره را بر عهده ندارد و با این کار بار سنگینی از روی دوش وی بر می دارید.
3. سپاسگزاری
شاید این مطلب کمی کلیشه ای به نظر برسد، اما کار می کند. برای هر کار کوچکی که شریکتان برای حفظ رابطه انجام می دهد از او تشکر کنید و سپاسگزار باشید. می توانید این سپاسگزاری را در یک یادداشت بیان کنید یا در دفتر خاطراتتان بنویسید. هنگامی که شما مراتب سپاسگزاری خود را روی کاغذ می آورید ،خواهید دید که کمتر بد خلق می شوید و دربارۀ مسائل جزئی زیاد سخت نمی گیرید. دیگر فکر نمی کنید که شریکتان کفش هایش را در جاکفشی نمی گذارد چون می خواهد پای شما به آنها گیر کند و گردنتان بشکند .یا اینکه قصد وی از غرق شدن در یک نمایش کارتونی فقط حرص دادن شماست.
4. زندگی پرشور
به طور خلاصه،داشتن اشتیاق و انرژی جنسی عالی است، اما پس از گذشت 10 سال از ازدواج، این امر رنگ می بازد. این مسئله برای همه پیش می آید .حال جالب است بدانید که اگر خود را به انجام کارهای دیگری که برایشان اشتیاق دارید، مشغول کنید، با انرژی و میل جنسی بیشتری نزد شریکتان باز میگردید تا اینکه بر این مسئله حساس شوید و انواع محرک ها را مصرف کنید یا دائم از این امر دلخور باشید. بنابراین پرشور زندگی کنید و به دیگر کارهای مورد علاقۀ خود بپردازید.
5. خوشحالی بابت داشته ها
منظور این است که از آنچه دارید و هستید ،چه دربارۀ شخصیتتان چه دربارۀ اموالتان، خوشحال باشید .برق دارید؟ آب دارید؟ مواد غذایی در یخچال فراهم است؟ بله، بله، بله؟ خوب، دیگر چه می خواهید. اگر بدانید که یک خانه شگفت انگیز دارید که به خاطر حفظ آن شما و همسرتان از جان و دل مایه می گذارید و کار میکنید، باید شاد زندگی کنید.
6. لذت بردن از اتفاق های کوچک و ساده
از پخت و پز با هم در آشپزخانه یا خوردن ناهار در پیک نیک همراه با بچه روی چمن های حیاط خود درست همان موقع که لباس های شسته شده روی بند رخت مجاورتان در حال خشک شدن است لذت ببرید.
7. نترسیدن از بی پولی
بی پولی خوشایند نیست اما گاه اجتناب ناپذیر است .به اندازه ای که برای شما مقدور است ،خوش بگذرانید و دوستان خود را نیز به جمع تان دعوت کنید. البته آنهایی که از بودن با شما لذت می برند نه آنهایی که رفیق جیبتان هستند. این مسئله برای همه پیش می آید و دلیلی برای خجالت کشیدن و انزوا طلبی نیست.
8. مثبت اندیشی
مبادا فکر کنید که دیگران همیشه سعادتمند هستند و شما خیر. مثبت اندیشی عضلات مغز شما را نوازش می دهد . مهم نیست که شما انسان کاملی هستید یا خیر، به هر حال همین که با هم هستید، برای حفظ و ارتقای خود و رابطه تان تلاش می کنید و از آن لذت می برید ،خود خوشبختی است.
گروه ترجمه مجله پزشکی مادر، سمن سجادی
منبع: webmd.com
من اگر مرد بودم و دست زنی را می گرفتم،
پا به پایش فصل ها را قدم می زدم و برایش از عشق و دلدادگی می گفتم؛
تا لااقل یک دختر در دنیا از هیچ چیز نترسد!...
شما زن ها را نمی شناسید! زن ها ترسو اند، زن ها از همه چیز می ترسند، از تنهایی، از دلتنگی، از دیروز، از فردا، از زشت شدن، از دیده نشدن، از جایگزین شدن، از تکراری شدن، از پیر شدن، از دوست داشته نشدن،...
و شما برای رفع این ترس ها نه نیازی به پول دارید، نه موقعیت و نه قدرت، نه زیبایی و نه زبان بازی!
کافیست فقط حریم بازوانتان راست بگوید!
کافیست دوست داشتن و ماندن را بلد باشید!
تقصیر شما بود که زن ها آن قدر عوض شدند.
وقتی شما مردها شروع کردید به گرفتن احساس امنیت،
زن ها عوض شدند....
آن قدر که امنیت را در پولِ شما دیدند،
آن قدر که ترس از دوست داشته نشدن را با جراحی پلاستیک تاخت زدند، و ترس از تنها نشدن را با بچه دار شدن، و و و... عشق ورزیدن و عاشق کردن هنر مردانه ای ست؛
وقتی زن ها شروع می کنند به ناز خریدن و ناز کشیدن،
تعادل دنیا به هم می خورد...
سیمین بهبهانی
اما خانم بهبهانی من میگویمهرچند که زن ها در جامعه ی کنونی من بیش از مردان مورد ظلم واقع می شوند؛ اما چه زن، چه مرد نیاز به محبت دارد و هرکدام که کوتاهی کنند تعادل دنیا بهم میخورد!