فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

آیا می دانید مرغی که می خورید چیست؟


مقاله ای که در پیش روی شماست و برای اولین بار در سایت ها و رسانه های کشورمان منتشر می شود ترجمۀ چندین مقاله و کتاب معتبر اروپایی و آمریکایی است که بسیاری از مراجع (رفرنسهای) این مقالات فقط در مراکز علمی و دانشگاهی جهان منتشر شده و در دسترس عموم مردم نمی باشد. ما از هر گونه دخل و تصرف علمی در محتوای این مقالات پرهیز کرده و فقط آن را ترجمه و ویرایش ادبی نموده ایم: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که عاقل را اشارتی کافی است.

آیا می دانید مرغی که می خورید چیست؟

(تولید انبوه مرغ، خروس، بوقلمون، بلدرچین، اردک و غیره)

مرغ گوشتی فقط از ۲ نژاد و بطور مخفیانه (Top secret) در آزمایشگاههای ژنتیکی دستکاری و تهیه شد و اسم آن به انگلیسی COBB 500 و به آمریکائی به نام The cobb breeding company گذاشته شد که فرمول آن مخفی و به هیچ کس داده نشد. هر چند تولید گوشت فقط با هورمون خوک همان طور که در گاو و بقیه حیوانات استفاده کردند، در این حیوان دو پا هم استفاده شد که فقط تولید گوشت بکند. این مرغ با یک کیلو و نیم موادغذائی یک کیلو گوشت تولید می کند. تمام مرغهائی که در دنیا به نام مرغ ماشینی وجود دارد در عرض ۳۵ روز دورۀ این مرغها تمام و باید به دست مصرف کننده برسد. البته این مرغها خیلی خوشحال هستند چرا که بیشتر از این زنده نمی مانند چون با وضع بدی که دارند، حداقل دیوانه نمی شوند!!

 

در عرض این ۳۵ روز وزن آنها ۲ تا ۳ کیلوگرم می شود و در بازار از یک تا دو کیلوگرم مرغ ماشینی یخ زده و پوست کنده بدست مصرف کننده می رسد. برای رسیدن به این وزن باید مرغداری مناسب و موادغذائی مناسب داشته باشند که این مواد غذائی تمام دستکاری ژنتیکی شده مثل ذرت، سویا، کلزا و غیره که یک به یک نام می بریم می باشد. این نوع تولید یک تولید صنعتی می باشد که در هریک از مرغداریها دهها هزار از این جانور ۲پا تولید می شود. در هر متر مربع ۱۵ تا ۲۰ مرغ یعنی حدوداً در یک متر مربع ۳۰ کیلو گوشت به بازار ارائه می شود در صورتی که برای مرغهای طبیعی و رسمی در مرغداری های سنتی ۳ مرغ در هر مترمربع وجود دارد و موادغذائی آنها غیر ژنتیکی می باشد و به همین دلیل قیمت گران تر می باشد.

در دامداری های صنعتی ۲۴ ساعته مهتابی ها روشن است و این مضر برای سلامتی مرغ ها است چرا که مرغ حیوانی است که باید روز بیدار و شب استراحت کند.

و در این دامداری ها فضولات مرغ در همان نقطه ای است که مرغ ها روی آن استراحت و تغذیه می کنند و بوی عفونت تمام این مرغداری ها را پر می کند. بعد از ۳۵ روز این فضولات را جمع آوری و به عنوان کود مرغی به فروش می رسد.

در موادغذائی این مرغ ها آنتی بیوتیک زیادی وجود دارد برای اینکه ویروس ها اثری روی مرغ ها نداشته باشند و در مرغها علائمی نشان داده نشود. آنتی بادی های بدن مرغ با مرضهای ویروسی با کمک این آنتی بیوتیک ها مبارزه کرده و در مرغ بیماری نمودار نمی شود ولی همین ویروس ها با خوردن گوشت مرغ به بدن انسان وارد می شود مثل آنفلانزای مرغی که خیلی از مردم هم می دانند. حتی این مرغ ها به خاطر ویروسهائی که در بدن دارند نمی توانند کاملاً سرپا بایستند در این مرغداری های صنعتی ۵۰ الی ۱۰۰ هزار مرغ است که دائماً باید بیدار و سرپا باشند چون جا نیست و ۲۴ ساعته در فضای با نور مصنوعی روشن زندگی کرده و تاریکی را نمی بینند بنابراین در این مرغ ها حالت استرس و ضعف زیادی پیدا می شوند. در این مرغداری ها باکتری های زیادی وجود دارد. مثل Salmonella (سالمونلا) و آنفولانزا…

در حالت طبیعی این مرغها از سبزیجات، گندم سالم، و مواد زائده میوه جات تغذیه می کنند به همین دلیل پروتئین گیاهی به پروتئین های حیوانی خوب در بدن مرغ های طبیعی تبدیل می شود. در صورتی که در مرغداری های صنعتی فقط مواد دستکاری شده ژنتیکی مثل ذرت، سویا و آنتی بیوتیک و هورمون به این ها داده می شود. به مرغ آرد گوشت و ماهی و چربی های حیوانی و پروتئین حیوانی داده می شود تا زودتر وزن آنها زیاد و زود بدست مصرف کننده برسد. آرد حاصل از خون و زائدات ماهی و حتی سیراب و شیردان گاو پاها و استخوان به این مرغ ها داده می شود و ۳۰ درصد موادغذائی آنها را پروتئین حیوانی تشکیل می دهد اگر در برخی انواع این مرغ ها گوشت مرغ ماشینی ۲ دقیقه بیشتر پخته شود خرد می شود و اگر سرد شود بوی ماهی می دهد و بوقلمون ها بدتر از مرغ.

در این مرغداری های صنعتی خیلی از مرغ ها هم زیرِ دست و پا می میرند و بسته بندی شده و به دست مصرف کننده می رسد. آنتی بیوتیک ها مهم ترین و اساسی ترین مواد برای مرغداری های صنعتی می باشد.

مرغداری های صنعتی زمانی افتتاح شد که شرکت های داروئی و تولید مواد دامداری این مواد اساسی یعنی «آنتی بیوتیک» را توانستند به حد فراوانی تولید کنند.

این مرغداری ها چه شرایطی را برای این مرغ ها ایجاد می کنند: ۱- استرس  ۲- در یک مترمربع ۱۵ تا ۲۰ مرغ  ۳- کمبود محیط سالم و بهداشتی  ۴- بیماری زیاد در بدن مرغ که بیش از ۳۵ روز نباید بیشتر طول بکشد و غیره.

این آنتی بیوتیک ها و هورمون ها رشد حیوانات (مرغ) را به سرعت بالا می برند و هم زمان از بعضی مریضی ها (ویروس ها و باکتری ها) جلوگیری می کند. در این موارد چون آنتی بیوتیک مداوم در خوراک آنها می باشد ویروس در بدن مرغ وجود دارد ولی علائمی بروز نمی دهد. در صورتی که فقط در مواقع بیماری مرغ باید آنتی بیوتیک داده شود.

کسانی که مرغ مصرف می کنند مصرف آنها فقط پروتئین هائی است که دستکاری ژنتیکی شده (پروتئین ژنتیکی) و این پروتئین ها اصلاً با کیفیتی نیستند و به جز ضرر برای سلامتی چیزی را به ارمغان نمی آورند. خصوصاً بیماری های هورمونی و غددی به وجود آورده و مصرف زیاد مرغ باعث سرطان سینه و تومورهای داخلی می شود.

یک شرکت آمریکائی-انگلیسی بیش از ۵۰ رقم مرغ های محلی را دستکاری ژنتیکی و مرغ های چربی دار که تمام آن حاوی هورمون می باشد در تمام دنیا پخش نموده است.

این مرغ های ماشینی فقط سفید نیستند بلکه قرمز، سیاه و به رنگهای مختلف می باشند….

و سرمایه داران آن…..!

 

برای مطالعه مطلب تکمیلی با ذکر منابع به لینک ذیل مراجعه نمایید:

http://ravazadeh.com/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%AF-%D9%85%D8%B1%D8%BA%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%AF-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F/

کلید شفابخش سلامت روان

مهم ترین بخش سلامت روان داشتن برنامه ای منظم برای تغذیه است. شما به موقع سفر بدون آدرس آیا ممکن است مسیر خودتون را پیدا کنید؟! وقتی نقشه ی مسیر را در دست نداشته بشید ، احتمال گم شدن شما بسیار بالاتر است. بنابراین سعی کنید با داشتن برنامه ای مشخص مسیر خودتون را مشخص کنید 

 

نکته ی بعد: حال اگر مسیر را بلد باشید اما بنزین و روغن ماشین شما تنظیم نباشد، امکان رسیدن شما به مقصد  چند درصد است؟! تقریبا خیر.... پس گام بعدی برای رسیدن به سلامت روان این است که بدن شما سوخت مورد نیاز خودش را دریافت کند و سلامت جسم و روانتون تنظیم باشد. پس قبل از اینکه بخواهید در مسیر گام بگذارید آب و روغن خودتون را چک کنید 

آب و روغن بدن شما همون غذاهای اصلی و میان وعده ها هست:

برنامه غذایی منظمی داشته باشید: از خوردن غذاهای مضر جدا خودداری کنید

 نوشابه، کاکائو ، آبمیوه های صنعتی، خوراکی هایی با رنگ مجاز و مواد نگهدارنده: پفک، کنسرو و کمپوت ها، نخود و شکلات های رنگارنگ. آدامس. بستنی های رنگارنگ- قره قوروت و تلف های بازاری. فست فود یا غذاهای آماده

 جایگزین های مناسب: دانه های سویا، گندمک شور یا شیرین، پفوفیل، بستنی وانیلی یا زعفرانی، انواع مغزیجات مخصوصا مغز بادام ، بادام زمینی، نخود کشمش، لواشک های خونگی، میوه های خشک مثل برگه زردآلو، توت خشک و آلبالو خشک. به جای غذاهای اماده از مامانتون بخواهید همین غذاها را در منزل برای شما آماده کنند

فلافل و سمبوسه جایگزین های خوشمزه ای برای سوسیس و کالباس هستند که نه تنها مضر نیستند بلکه مفید هم هستند


فراموش نکنید ماشین بدن شما بدون بنزین مناسب هرگز قادر به جوابگویی نیازهای سلامت جسم و روانتان نخواهد بود!!!!

پس در انتخاب غذاهایتان دقت کنید. تجربه ی شخصی خودم نشان داده است که مصرف غذاهایی که از لحاظ مزاجی گرم هستند به طور قابل توجهی سلامت روان ما را تامین می کنند. اما درمورد کسانیکه گرم مزاج هستند باید در انتخاب این نوع غذاها دقت کرده و باخوردن به اندازه و مناسب غذاهای سردمزاج، مزاج خود را تعدیل کنند.


جهت کسب اطلاعات بیشتر درمورد مزاج ها و غذاهای مناسب مرتبط با تیپ بدنی خودتان به سایت دکتر روازاده سر بزنید


http://ravazadeh.com/


شاد و تندرست باشید

بازی های بومی محلی یزد

آى تو به باغ رفته بودی، اتوک کلی، اوستا بدو، بچه‌بازی، چفته‌بازی، خرک‌بازی، دم‌دوک‌بازی، شیطان‌بازی، على لولوئى‌لو، قایم‌بازى شوتک باز، کیه‌کیه در مى‌زنه، گنجشک پر، گندم گل گندم، لشکرکشى (کشتی ) ، ملا ملا و ...

   اتوک‌کلى (یزد )

بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مى‌شوند. گروه شروع‌کننده در نقطه ٔ شروع که ابتداى زمین بازى (بالا) است، مستقر مى‌شود و افراد گروه دیگر در محوطه ٔ زمین بازى به‌طور پراکنده قرار مى‌گیرند. چوب کوچک (کلی) را روى دو سنگ موازى هم و یا روى چاله ٔ حفرشده‌اى مى‌گذارند و یکى از نفرات گروه بالا به‌ترتیب با " اتوک" (چوب بزرگ) به زیر کلى مى‌زند تا کمى بلند شود، سپس با ضربه‌اى محکم آن را به‌طرف پائین زمین پرت مى‌کند. اگر گروه پائین بتوانند کلى را در هوا بل بگیرند، جاى دو گروه عوض مى‌شود و در غیر این‌صورت گروه پائین کلى را از هر جا که بر زمین افتاده برداشته و آن را به‌طرف اتوک که کنار دو سنگ گذاشته شده، پرتاب مى‌کنند، که در صورت اصابت جاى دو گروه عوض مى‌شود .


   لشکرکشى (کشتى) (یزد )

عده‌اى از جوان‌هاى دو محله در میدان یا تکیه یا حسینیه ٔ محل خود جمع مى‌شوند و هر محله براى خود یکى از افراد صاحب صلاح را به‌عنوان استاد (سرپرست) انتخاب مى‌کند. نفرات دو محله دایره‌وار طورى‌که هر محله نصف دایره را تشکیل دهد، کنار هم مى‌ایستند. آن‌گاه دو استاد هرکدام یکى از نفرات چابک و قوى خود را با نام صدا مى‌زنند که به‌ وسط میدان آمده و کشتى خود را شروع کنند . داورى بازى هم به‌عهده ٔ دو استاد است. کشتى به‌حالت سرپا انجام مى‌شود . برنده ٔ بازى کسى است که حریف را از زمین بلند کرده و بر زمین بزند و یا اینکه با به‌کار بردن فنی، حریف به زمین بى‌افتد .


پس از آن برنده ٔ کشتى در زمین مى‌ماند و به‌جاى بازنده، استاد مربوطه، یکى دیگر از افراد خود را براى کشتى گرفتن با برنده صدا مى‌زند. بسیار پیش مى‌آید که یک نفر با چندین نفر کشتى مى‌گیرد. زورآزمائى‌ها تا حدود بیش از ده کشتى ادامه مى‌یابد و هر محله که برد بیشترى داشته باشد، برنده اعلام مى‌شود .

 

 شهرستان ابرکوه مهد بازیهای بومی و محلی کشور است و این در حالی است که این بازیها به عنوان قسمتی از میراثهای معنوی با بی توجهی روبرو شده و در حال فراموشی است.

به گزارش خبرنگار مهر، بازیهای قدیم کم کم به فراموشی سپرده می شوند و جای آنها را ابزارهای الکترونیکی پر می کند و هشدارهای متعدد کارشناسان مبنی بر زیانبار بودن این بازیها از رونق روز به روز آنها کم نکرده است.

با نگاهی به بازی های بومی و محلی در می یابیم که این بازیها در گذشته ای نه چندان دور نه تنها اسباب تفریح کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان را فراهم می کرد، بلکه ورزش های مفیدی نیز بوده است.

با عدم توجه به این بازیها موضوع دیگری نیز به فراموشی سپرده شد و آن مسئله صمیمیت های به وجود آمده در بین شرکت کنندگان در این بازی هاست زیرا این بازیها اغلب به صورت گروهی انجام می گرفت و فضایی بسیار صمیمانه و دوستانه در محله ها بین افراد ایجاد می کرد. شاهد اینکه، این بازی ها هنوز نیز می تواند برای مردم جذاب باشد. برخی از بازی های قدیمی ابرکوه مانند "پل چفته بازی" است که در روزهای خاص و از جمله سیزده بدر در حاشیه باغات و مزارع مردم را به دور خود جمع می کند و در این بازی همه گروه های سنی از کودکان و پیرمردان با همدیگر به رقابت می پردازند.

هفته تربیت بدنی و ورزش که از 26 مهر تا دوم آبانماه به این عنوان نامگذاری شده، می تواند فرصتی برای تصمیم گیری جدی مسئولان برای احیای این ورزشها که با کمترین هزینه ها قابل احیاست، باشد.

حامد اکرمی از محققان آداب و رسوم ابرکوه در گفتگو با خبرنگار مهر به بیان مختصر شرح برخی از بازی های بومی و محلی ابرکوه پرداخته است.

سه پایه بازی؛ ورزشی که نیم قرن است فراموش شده

روش این بازی که بیش از نیم قرن پیش انجام می‌شد، 12 فرد بالای 20 سال را به بازی می گرفت و در بین این افراد دو نفرکه قوی تر بودند با نام استاد شرکت می کردند و پنج نفر در وسط میدان بازی به صورت حلقه (دست بر گردن هم و سرها به سمت پایین و در کنار هم) که به این کار سه پایه می گفتند، قرار می گرفتند.

دو استاد قوی اطراف این سه پایه می‌ایستادند و از آنها مواظبت می کردند.

پنج نفر دیگر هم اطراف این سه پایه می چرخیدند و هرگاه هرکدام از این پنج نفر می توانستند جلو بیایند و از موانع (استادان) رد و بر روی سه پایه سوار شوند، پیروز و برنده این بازی بودند و اگر در هنگام سوار شدن، استاد آنها را غافلگیر می‌کرد، این گروه بازنده می شدند و باید جای خودشان را با گروه سه پایه عوض می کردند و بازی را به آنها می سپردند ولی اگر پیروز می شدند بازی به همین منوال پیش می رفت تا اینکه یکی از آنها تعداد دفعه بیشتری برنده این مسابقه شود.

خطر قطارک نیز یکی دیگر از بازی های سنتی ابرکوه بود. این بازی به دو صورت انجام می شده است. اول اینکه یک نفر دست خود را بر روی پنجه های پای خود گذاشته و حالت خمیده به خود می‌گیرد و 9 نفر دیگر از روی وی می پرند و هر کس موفق به انجام این کار نمی‌شد بازنده بود و می بایست جای خود را با آن فرد عوض کند. ولی اگر تمام افراد موفق به پریدن از روی او شدند برای پرش بار دوم، وی دستها را روی زانو می‌گذاشت و خمیدگی او کمتر می‌شد و به همین ترتیب دستها تا گردن می رسید و در این حالت هیچکس نمی توانست از روی او بپرد و بنا به نقل افراد مختلف، فردی به نام "یوسف سعیدی" قهرمان این بازی بوده است.

جالب توجه اینکه وحدت میان افراد در این بازی زبانزد عام و خاص بود و آنها در هنگام پریدن عباراتی جالب را می‌خواندند، برای مثال "اولی نون شولی، دومی دمبه میشی، سومی سه نهره آب، چهارمی چهار پارچه آب، پنجمی پنجه های شیر، ششمی شش در بهشت، هفتمی هفت در آسمان، هشتمی حجش روا، نهمی بند تمام".

نوع دیگر این بازی نیز به این صورت بود که تمام افراد به حالت خمیده می شدند و دست را بر روی پنجه پا می گذاشتند. اولی می ایستد و از روی نفر بعدی می پرد و دومی هم همینطور تا اینکه دست را بر گردن می گذارد و مانند "اولی نون شولی" تکرار می شود و این نوع بازی را در اصطلاح دیگر "خر قطارک" می گفتند.

َ"کندوکِنار هِندستون"، نیز بازی است که 70 سال پیش و یا پیشتر از آن در ابرکوه رواج داشته است و 20 نفر در آن شرکت می‌کردند. دو نفر از آنان بنام استاد (جای استادها در این بازی در هر دوره عوض می شده است) و دیگر افراد در کنار دیوار (البته روی آنها به سمت دیوارقرار می‌گرفت) در حالتی که دستانشان به پشت قلاب شده و در بین آنها هم یکی از استادان قرار دارد و استادی دیگر که تخم مرغ در دست دارد می‌آید و آن را در دست یکی از شرکت کنندگان می‌گذارد و اگر آن استاد توانست حدس بزند تخم مرغ در دست چه کسی است او برنده می شود و گرنه او بازنده است و آنگاه استاد دیگر به او می گوید:

کنـدوکـار هندستـون کلاهت را بیار و دوغ بسون علی محمدم دوغ ندارم کلاهـت را بیـار و پر کنـم

یعنی اینکه چیزی ندارم و کار تو بیهوده است.

شیر توپک؛ بازی سنتی فراموش شده

این بازی با چهاز نفر شرکت کننده بازی می شد و جریمه هم داشته است. در این بازی دو نفر از افراد پاهای خود را به صورت جفت کنار هم می گذاشتند و دو نفر دیگر بایستی به صورت لی لی از این پاهای کنار هم قرار گرفته بجهند و با آنها برخورد نکنند و اگر این مرحله را طی می کردند آن دو نفر که پاهای خود را به هم چسبانده بودند بایستی پاهایشان را یکی یکی روی هم بگذارند تا دو نفر دیگر باز هم به صورت لی لی از روی آن بجهند و اگر آن دو نتوانند این کار را انجام دهند بازنده محسوب می شدند و باید جریمه شوند.

جریمه آنها نیز به این نحو است که آن دو نفر می بایست پاهای خود را به اندازه عرض شانه باز کنند و دو نفری که بازنده هستند باید از این پل عبور کنند و در هنگام عبور آن دو نفر، چنان پای خود را به هم می فشارند که عبور از آن مشکل باشد و بازندگان نیز باید از آن عبور کنند و این عمل تکرار می‌شد تا با هر زحمتی که شده پیروزی نصیبشان شود.

اکرمی افزود: بازی های بسیار دیگری چون "آفتاب و مهتاب"، "قلنگینه" ،"گو مرغک" ، "پل چفته"، "جو سیاه"، "گل بِگو"، "حمامی آی حمامی"، "گردو بازی" ،"بُر یِک"، "کلاه پران"، "ترنا"، "الختر"، "هفت سنگ"، "قوتول بازی"، "شاه وزیر"، "چشم پریسک" و"الک دولک" نیز برخی دیگر از بازیهای محلی ابرکوه به شمار می روند که تعداد کمی از آنها در مراسم روز سیزده نوروز اجرا می شود

دروغگویی کودکان دلایل و راهکارهای مقابله (2)

علل دروغ گویی کودکان

روانشناسان دروغگویی کودکان را به چند دسته تقسیم می کنند :

1-  دروغ بازی : که برای بیان حوادث تخیلی یا بازی با دیگران از آن استفاده می شود.

2-  دروغ مبهم : که ناشی از ناتوانی کودک در گزارش دقیق جزئیات است.

3-  دروغ پوچ : که کودک برای جلب توجه دیگران به کار می برد.

4-  دروغ انتقام جویانه : از نوع دروغ از نفرت ناشی می شود.

5-  دروغ محدود: که نتیجه ی ترس از نظم شدید خانوادگی و یا تنبیه بدنی است.

6- دروغ خوخواهانه : که برای گول زدن دیگران و رسیدن به خواسته ها استفاده می شود.

7-  دروغ عرفی یا وفادارانه : که به منظور حفظ و مراقبت از یک دوست گفته میشود.

8-  دروغ عادتی : که به دلیل نتیجه گیری از الگوهای در دسترس گفته می شود.

راههای مبارزه با درغ گویی:

1-نداشتن توقع بیش از حد از کودک و در نظر گرفتن قابلیّت ها و توانایی های او .

2- اهمیّت دادن به عقاید و نظرات کودک .

3-  تبدیل کانون خانواده به محیطی سرشار از صداقت ، یکرنگی و صمیمیت .

4-  دروغ نگفتن در حضور کودک ( حتی دروغ به اصطلاح مصلحتی ) زیرا کودک از راه تقلید از بزرگترها ، دروغ گفتن را   می آموزد.

5-  استفاده  به موقع از تشویق و تنبیه برای جلو گیری از دروغ گویی کودک .

شخصیّت انسان از دوران کودکی شکل می گیرد پس بهتر است قبل از بالغ شدن خصوصیّات مثبت و پسندیده در او تقویت گردد. تا با همان خصلتها وارد اجتماع شود .  منبع : گاهنامه ی راهنما

...

دلایل کلّی دروغ گویی در کودکان

بچه ها به دلایل زیادی دروغ می گویند که بسته به شرایط و انگیزه شان متفاوت است. ان ها ممکن است برای پنهان کردن چیزی ، پوشاندن اشتباهات و تقصیراتشان ، اجتناب کردن از پیامد های عملی و یا پیشگیری از تنبیهی که در انتظارشان است ، دروغ بگویند.

اغراق کردن در مورد موضوعی و یا تحت تأثیر قرار دادن دیگران ، مورد توجه قرار گرفتن ، احساس فشار و ناراحتی و یا ضعف و ناتوانایی ، حسادت و رقابت ، خودنمایی و غرور ، امیدها و آرزوهای تحقق نیافته ، انتقام گیری از دیگران ، بازی و یا تخیلات کودکانه و آزمودن والدین ، از دیگر علّت های دروغ گویی است .

دلایل رفتاری کودک دروغ گو

پی بردن به دلایل رفتاری که در پشت دروغ گویی پنهان است ، در حل آن بسیار مؤثر خواهد بود. داستان های اغراق آمیزی که کودک تعریف می کند ،شاید راهی برای برانگیختن تحسین و جلب توجه دیگران است. با دادن جوایز بیشتر ، می توانید اعتماد به نفس او را تقویت کنید . داستان سازی ها و تخیلات کودکان را نباید دروغ گویی به شمار آورد.

اگر ریشه ی دروغ گویی کودک در تخیلات کودکانه ی اوست ، مراقب باشید که با شنیدن حرف های به ظاهر عجیب و غریب ، با او مانند یک دروغ گو رفتار نکنید و حرف هایش را با خشونت تکذیب نکنید ، بلکه کم کم به او بفهمانید که واقعیّت ها چه هستند و غیر واقعی ها کدام اند .مفهوم حقیقت و راست گویی را کاملا" برایش روشن کنید هم چنین ، تفاوت واقعیت و رویا را برایش توضیح دهید.

  گاهی کودکان به خاطر راز داری یا حمایت از شخصی ، دروغ می گویند در چنین شرایطی ، به کودک اطمینان دهید که اگر حقیقت را بگوید ف ایمن خواهد بود و آسیبی به او نخواهد رسید.

واکنش ما در برابر کودک دروغ گو

واکنش های ما ، در اصلاح رفتار کودک نقش بسیاری خواهد داشت . قبل از هر کار ، باید به اهمیّت صداقت و راست گویی تأکید کرد.        می توان به کودکان گفت که ما از شنیدن حقیقت خشنود و برعکس، از شنیدن دورغ ، ناراحت می شویم .

اگر کودک به اشتباهات خود اعتراف کرد یا به سؤالات پاسخ درست داد ، هرچند که این پاسخ  درست ، آزار دهنده باشد ، هرگز او را تنبیه نکنید . چنان چه کودک هنگام راست گویی تنبیه شود ، در آینده برای رهایی از تنبیه ، به دروغ گویی روی خواهد آورد.

چسباندن برچسب دروغ گویی ، تأثیر منفی بر عزت نفس کودک خواهد گذاشت و او را به این باور می رساند که واقعا" دروغ گواست ، پس به دروغ گویی بیشتر وادار خواهد شد.

 

هرگز به کودک وعده های دروغین ندهید ، زیرا با این کار ، دروغ گویی را به او می آموزید . هرگز با تشویق و خنده ، از حیله ها و دروغ های کودکان خود استقبال نکنید تا باعث پرورش این ویژگی ناپسند در کودک نشوید .

راست گویی را در کودک تقویت کنید و هنگام راست گفتن ، به او پاداش دهید و او را تحسین کنید.

منبع : رشد اموزش ابتدایی – بهمن ماه 89

بازنشر :  زیبا وب www.zibaweb.com

این کودکان در آینده دچار مشکلات جنسی می شوند

دختران زیادی هستند که دوست دارند مثل پسرها رفتار کنند، لباس های پسرانه بپوشند و با اسباب بازی های آنها بازی کنند.

شایلو، دختر آنجلینا جولی و برد پیت لباس ها یپسرانه به تن میکند و میخواهد که همه «جان» صدایش کنند. اما آیا چنین نشانه هایی تنها بیانگر شیطنت پسروار او هستند یا می توانند آغازی برای مشکلات جنسی باشند؟
شایلوی هشت ساله دیگر نمی خواهد دختر باشد، او نمی خواهد شایلو باشد و زمانی که برد پیت او را شایلو صدا می زند به میان حرف او پریده و می گوید: « من شایلو نیستم، من جان هستم». حالا دیگر تمام خانواده او را جان صدا می کنند و حتی در مراسم افتتاحیه فیلم اخیر مادرش، «ناشکسته»، نیز او کت و شلوار و کراواتی شبیه به برادرهایش، پکس و مدوکس، پوشیده بود. و رفتارهای پسروار او مدتی است که دارند بیشتر می شوند.
سال 2010 در مصاحبه با مجله «Vanity Fair» آنجلینا جولی گفته بود: « او می خواهد پسر باشد. موهایش را کوتاه کرده است. دلش می خواهد ظاهر و لباس هایش مثل پسرها باشد. فکر می کند مثل برادرانش است».

دختران زیادی هستند که دوست دارند مثل پسرها رفتار کنند، لباس های پسرانه بپوشند و با اسباب بازی های آنها بازی کنند. اما وقتی کودکی می خواهد تبدیل به یکی از افراد جنس مخالف بشود چه؟ آیا این نشانه مشکلات هویتی و ناآرامی است؟ یا تنها بخشی از رشد طبیعی آنهاست؟

لیندا بلر، روانشناس و نویسنده کتاب «کودک خوشحال»، می گوید که نباید عکس العمل شدیدی نسبت به این مسئله نشان داد. این موضوع دلایل بسیار زیاد دیگری می تواند داشته باشد. برای کودکی مثل شایلو، این مشکل می تواند تنها ناشی از داشتن سه برادر در منزل باشد، هرچند که او دو خواهر نیز دارد. کودکانی که خواهر یا برادر بزرگتر از خود دارند، تمایل شدیدی به تقلید رفتار آنها دارند، به ویژه اگر او از جنس مخالفشان باشد. این یک مرحله طبیعی در زندگی بسیاری از کودکان است.

همچنین، چنانچه کودک در وضعیتی مشابه شایلو، جزء فرزندان میانی خانواده باشد، این مسئله می تواند ناشی از نیاز آنها به جلب توجه باشد. گاهی کودکانی که در خانواده های پرجمعیت زندگی می کنند به شدت دنبال راهی برای به دست آوردن توجه اطرافیان هستند. درنتیجه به هر رفتاری برای جلب توجه والدین دست می زنند.

علاوه بر این والدین باید توجه داشته باشند که کسب تجربه بخشی از روند رشد هر کودکی است. ذهن بسیاری از بچه های 3 تا 6 ساله درگیر مسئله جنسیت (مذکر و مونث) و مفهوم «پدر» و «مادر» است، و این درگیری ذهنی برای برخی کودکان بیشتر طول می کشد. اما این کاملا طبیعی است که این موضوع ذهن همه کودکان را به خود مشغول کند.

در مورد پسرانی که می خواهند مثل لباس های دخترانه بپوشند یا رفتارهایی که به عنوان رفتار دخترانه برداشت می شوند از خود بروز می دهند، وضعیت بدتر نیز میشود. زیرا والدین آنها حاضر به پذیرش این مسئله نیستند. زمانی که دختری رفتارهای پسروار از خود نشان می دهد، خانواده به راحتی با این مسئله کنار می آید و مشکل چندانی در این قضیه ندیده و تغییری در رفتار خود با کودک نمی دهد و شاید حتی خوششان نیز بیاید. اما وقتی پسری رفتارهای دخترانه از خود بروز دهد آنها عکس العمل نشان می دهند و چنین رفتاری را از او نمیپذیرند.

یکی از موسسات خیریه که به خانواده هایی که کودکانی با مشکلات جنسیتی دارند کمک می کند، اعلام کرده است که بیشتر تماس هایی که با آنها گرفته می شود از طرف والدینی است که فرزند پسری با چنین مشکلی دارند. این مسئله بدین دلیل نیست که بیشتر پسران با چنین مشکلاتی دست به گریبان می شوند، بلکه بدین دلیل است که دخترک شیطانی که رفتارهای پسرانه دارد خیلی مشکل بزرگی به نظر پدر و مادرش نمی آید، اما پسری که با عروسک باربی بازی می کند وحشت بزرگی در والدینش ایجاد می کند.

اما طبق گفته بلر این نگرش می تواند برای کودک بسیار مخرب باشد و چیزی است که والدین باید تلاش بسیاری برای پذیرش آن داشته باشند. آنها باید صبر کنند و ببینند چه می شود. او می گوید: «عکس العمل من به پدر و مادرهایی که می گویند دخترم لباس پسرانه می پوشد یا پسرم پیراهن به تن می کند این است که می گویم بنگرید، بپذیرید و ببینید. چنانچه این کار را برای جلب توجه انجام دهند خود بخود برطرف خواهد شد، اگر از روی کنجکاوی باشد فرصت رفع این کنجکاوی را به آنها می دهید. و اگر واقعی باشد به آنها فرصت می دهید تا خود واقعیشان را بیابند». زیرا این رفتار ها می توانند نشانه مشکلات جدی جنسیتی باشند و ممکن است ناشی از دوجنسه یا همجنس گرا بودن او باشند.

چنانچه این نشانه ها برای چند سال ادامه پیدا کنند باید کودک را نزد مشاورانی برد که بتوانند به او در زمینه مسائل هویتی و جنسیتی کمک کنند. این مسئله به ویژه در زمانی که کودک به سن بلوغ نزدیک می شود اهمیت و جدیت بیشتری خواهد داشت. البته این را نیز در نظر داشته باشید که نباید بلافاصله در مقابل این مسئله عکس العمل نشان داده و بدین صورت توجه کودک را بیشتر به این مسئله جلب کنید. تا قبل از سن بلوغ نیاز چندانی به گرفتن مشاوره تخصصی در مورد این مسئله نیست و اگر چنین کاری می کنید بهتر است کودک را در روند مشاوره دخالت ندهید.

بلر می گوید: «موضوع را بپذیرید. لازم نیست هیچ کاری انجام دهید. چیز ترسناکی وجود ندارد. زیرا این روند کاملا تدریجی است و حتی اگر کودک نیاز به کنترل هورمون داشته باشد حداقل قبل از اقدام به این عمل باید  موضوع دو سال مورد بررسی قرار بگیرد. بدترین چیز عجله کردن است.این یک تصمیم بسیار بزرگ و اساسی است».

اما ادی دیویس، درمانگر جنس- روانی، می گوید چنانچه کودک یا نوجوان شما علائم بیقراری و افسردگی داشته باشد، والدین باید سریعا به دکتر مراجعه کنند. او می گوید: «کودکانتان را آنگونه که هستند بپذیرید اما چنانچه تا حدی خود را با جنس مخالف یکسان بداند که برای خودش یا خانواده ایجاد ناآرامی کند، طلب کمک کنید. این نشانه ها ممکن است شامل آسیب رسانی به خود، رفتارهای مخرب و یا افسردگی شوند».

اما مهمتر از همه این است که والدین به یاد داشته باشند که این رفتارها لزوما نشانه تمایلات همجنس گرایانه یا دوجنسه بودن فرزندشان نیستند. این کارها می توانند به دلیل کنجکاوی یا واکنش نسبت به خواهر و برادران یا خانواده باشند. آنها را بپذیرید و در نظر داشته باشید که شما با این که فکر می کنید شناخت کافی از کودکانتان دارید هنوز آنها را کامل نمی شناسید و شناخت آنها زمان خواهد برد. شما هم باید مانند آنجلینا جولی و برد پیت به کودکتان فرصت کافی بدهید تا خودش را بشناسد.
منبع : زندگی ایده آل/سیمرغ