فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

علل مختلف در ایجاد دعوای کودکان و عکس العمل های نادرست والدین

علل و عوامل مختلفی در دعواهای فرزندان دخالت دارد، در این مقاله سعی شده است این علل و عوامل ریشه یابی و سپس راه حلهای مناسب جهت پایان دادن به دعوای کودکان ارائه شده است.

با وجود تمام کوششهای والدین برای ایجاد یک محیط آرام و باصفا، باز خواهران و برادران از دست همدیگر عصبانی می شوند و با هم دعوا می کنند و بعد هم گله هایشان را پیش والدین می آورند و از آنها می خواهند که قضاوت کنند.

گاه بگومگوهای بچه ها به حدی تکرار می شود که طاقت مادر و پدر را لبریز می کند. در چنین مواقعی توجه داشته باشید که اختلافات بین بچه ها کاملاً طبیعی و در همه خانواده ها هست و گذشته از آن، حل مخالفتهای آشکار شده به مراتب آسان تر از رفع اختلافاتی است که پنهان باقی می ماند و بعدها به شکل دیگری بروز می کند،(1)کودکان سعی می کنند از طریق مشاجره محدوده شخصی خود را شناخته و از آن دفاع کنند. از چنین دیدگاهی نه تنها جدالهای رقابت آمیز بین کودکان معنی دار است، بلکه ضروری نیز هست. کوچولوهای ستیزه جو باید یاد بگیرند که از خود دفاع کرده، خواسته های خود را پیش ببرند، حتی اگر مجبور به تحمل ضربه یا درد باشند.


انسانی که می خواهد در آینده بر روی پاهای خود بایستد و بدون مقاومت زیر چرخها له نشود، می خواهد نیرویی داشته باشد که بتواند آنچه را که منفی است پس زده، هر آنچه را که مثبت است جذب کند، نیاز به جنگجویی در زمان کودکی و سالهای پرتمرین جدال میان خواهران و برادران دارد.


کودکان باید همزمان یاد بگیرند که هر تضادی نباید منجر به جدال شود و عقاید متفاوت می توانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند. باید بیاموزند که مصالحه و یافتن راه حل مشترک ممکن است و احترام متقابل امری است ضروری. والدین توجه داشته باشند که قوانین رفتاری مابین انسانها ذاتی نیست، بلکه باید مانند خواندن و نوشتن آموخته شود.(2)

لذا بر والدین است که در فرصتهای مناسب قوانین و مقررات اجتماعی و رعایت حقوق دیگران و دفاع از حق خود را به کودکانشان یاد دهند.


علل دعواهای خواهران و برادران

عوامل مختلفی در دعواهای فرزندان دخالت دارد که عبارتند از:

الف) تبعیض و عدم رعایت عدالت بین فرزندان

پروفسور روان درمانی هورست پتری می گوید: به تجربه ثابت شده که عدالت بین خواهران و برادران نقش مهمی در هماهنگی و انسجام روابط خانوادگی دارد.


وی در کتابی که تحت عنوان «نزاع و عشق خواهران و برادران» نوشته داستانهای قدیمی و تاریخی خانوادگی را بررسی کرده است، خصوصا اختلافات خواهران و برادران را. بعضی از روان شناسان معتقدند که کلاً با به دنیا آمدن فرزند دوم در حقیقت تاج از سر کودک اول برداشته می شود و حسادت و کینه کودک شروع می شود. در حالی که پروفسور پتری معتقد است بین خواهر و برادر محبتی وجود دارد که اگر تبعیضها و دخالتهای والدین نباشد هرگز به مشاجره و زد و خورد جدی منتهی نمی شود. اکثر ما تجربه کرده ایم که در مشاجرات غالبا، فرزند ضعیف تر به والدین پناه می برد و معمولاً آنها طرف ضعیف تر را می گیرند و همین باعث عصبانیت فرزند دیگر می شود و به مشاجره آنها دامن می زند، در این هنگام در فرزند قوی تر احساس خشم و عصبانیت شکل می گیرد (ممکن است حتی ابراز نشود). ظاهرا سکوت برقرار می شود ولی مطمئنا در نوبت بعدی او جبران خواهد کرد. یعنی این مشاجرات با دخالت والدین مرتب تکرار خواهد شد.(3)

پیامبر گرامی اسلام می فرماید: میان فرزندان خود عدالت و مساوات را رعایت نمایید، چنانکه دوست می دارید میان شما در احسان و لطف و محبت رعایت مساوات شود.


ب) عدم توجه والدین به تفاوتهای فردی

به رخ کشیدن مزیت و محاسن یکی از فرزندان به دیگری و عدم رعایت تفاوتهای فردی نیز، احساسات آنان را تحریک و جریحه دار می نماید و درگیریها را به وجود می آورد. قصه حضرت یوسف که در قرآن کریم به تفصیل آمده نمونه روشن و آشکاری است بر اینکه اگر فرزندی به خاطر مزیت و صفت خوبی که دارد توجه بیشتری به وی مبذول گردد آتش حسد فرزندان دیگر برانگیخته خواهد شد و چه بسا فاجعه ای دردناک را به دنبال خواهد آورد.


در روایتی آمده است که امام باقر(ع) می فرمود: به بعضی از فرزندانم محبت و نوازش بیشتر از آنچه استحقاق دارند می کنم به خاطر اینکه ضرری به فرزند دیگرم وارد نسازد همان طور که برادران یوسف نسبت به او حسد بردند و او را در چاه انداختند.


عکس العمل های والدین در قبال دعوای فرزندان

عکس العمل نوع اول:


بعضی از والدین صدای دعوا و فریاد را می شنوند اما اصلاً دخالت نمی کنند. آنها فکر می کنند بچه ها یکدیگر را ادب خواهند کرد و معتقدند آنها باید یاد بگیرند با یکدیگر کنار بیایند.


این گروه از والدین وانمود می کنند که اصلاً چیزی ندیده اند و نشنیده اند. پس از مدتی واقعا هم همه چیز آرام می شود. ممکن است هر دو بالاخره توافق کرده، دوباره با هم سازش پیدا کنند و موضوع مشاجره را فراموش کنند. اما این امکان هم وجود دارد که فرد بزرگتر، قوی تر یا زرنگ تر حرفش را به کرسی بنشاند و حق فرد ضعیف تر، آرام تر، یا کوچکتر را کف دستش گذاشته باشد! در این مورد فرد قوی تر اعمال نفوذ کرده و موفق شده است. اگر این واقعه به امری دایمی تبدیل شود به تدریج فرد قوی تر سلطه جویی خود را امری طبیعی به حساب خواهد آورد. او نخواهد آموخت که باید بحق ضعیف ترها نیز احترام گذاشت. احتمالاً نخواهد توانست عقیده دیگران را بپذیرد.


برعکس کودکی که سر تسلیم فرود آورده، تجربه می کند که قادر نیست از خواسته های به حق خود دفاع کند و انسان می تواند به حق کشی از ضعیف ترها به هدف خود برسد.


او ممکن است همیشه بدون مقاومت تسلیم شده و فردی ترسو و کم جرأت بار بیاید. در این گونه مواقع اگرچه ظاهرا بین کودکان آرامش برقرار شده است اما مشکل آنها در حقیقت رفع نشده است.


عکس العمل نوع دوم:


مادر سراسیمه وارد اتاق کودکان می شود. در یک نگاه می بیند که کتاب جدید پاره شده و روی بدن کودک کوچکتر لکه کبودی دیده می شود.


در این حالت طبیعتا از فرزند کوچکتر جانبداری می کند و گناه را به گردن فرزند


بزرگتر می اندازد، او را سرزنش می کند و چند ضربه به پشت او می زند. شاید مادر از اینکه خشم و عصبانیت خود را بروز داده است، احساس بهتری داشته باشد. او به طور مشخص در مشاجره دو کودک مداخله کرده است، ولی خصومت موجود بین آن دو نه تنها ملایم تر نشده بلکه شدیدتر نیز گردیده است!


فرزند بزرگتر احساس می کند که تحقیر شده و به ناحق با او رفتار شده است. اگرچه مادر از او قوی تر است، ولی او هم از فرزند کوچکتر قوی تر است! او بالاخره فرصتی خواهد یافت که این موضوع را بر سر برادر کوچکتر تلافی کند! زیرا او دعوا را شروع کرده بود و با فریاد کشیدن، مادر را باخبر ساخته بود بنابراین او مقصر است. کودک کوچکتر برعکس احساس خواهد کرد که اگرچه از برادر بزرگتر ضعیف تر است، ولی هر بار که چیزی مطابق میلش نیست می تواند فریاد بزند و مادر را به کمک بطلبد تا برادر بزرگتر را تنبیه کند! او از گریه به عنوان اسلحه ای استفاده خواهد کرد تا بر اطرافیان خود تسلط پیدا کند. او از این طریق با موفقیت، مادر و برادر را در مقابل هم قرار می دهد، در حالی که نخواهد آموخت که آزار و تنبیه فرد قوی تر مجازاتی نیز به دنبال خواهد داشت. در این حالت دخالت مادر، کودکان را به یکدیگر نزدیک نکرده است، بلکه آنها را از هم دور ساخته است. اگر غالبا چنین


شرایطی تکرار شود، کودکان نسبت به یکدیگر بی رغبت شده، به سختی می توانند با هم بازی کنند، کار مشترکی انجام دهند و به طور کلی در کنار هم قرار بگیرند. در این میان رابطه مابین برادر و خواهر و همچنین رابطه آنها با والدین هر روز تیره تر خواهد شد.


عکس العمل نوع سوم:


مادر به طرف اتاق بچه ها می رود و فریاد می کشد: «دیگر حوصله ام از مشاجره دایم شما سررفته. دیگر حاضر نیستم شاهد آن باشم. بس کنید، امروز ظهر به هیچ کدامتان بستنی نخواهم داد و اجازه تلویزیون تماشا کردن هم ندارید. آن وقت می فهمید که نباید با هم دعوا کنید.»


درِ اتاق بسته می شود، کودکان واقعا جا خورده اند، اما مشکل آنها حل نشده است. هر یک از آنها خود را محق و دیگری را مقصر می داند. «تقصیر توست که به من بستنی نمی دهند! به خاطر حماقت توست که من نمی توانم تلویزیون تماشا کنم!» و دوباره جدال دیگری شروع می شود. تصمیمی که مادر گرفته در واقع مشاجره جدیدی را پایه ریزی کرده و بر مشکل آنان افزوده است.


عکس العمل نوع چهارم:


مادر به اتاق کودکان می رود و سؤال می کند: «چرا دوباره شروع به دعوا کرده اید؟ دیگر بس است! با هم سازش کنید.» او اگرچه عدم رضایت خود را ابراز داشته است، اما برای حل مشکل قدمی برنداشته است. پس از چند دقیقه جدال از سر گرفته می شود. این بازی آنقدر ادامه پیدا می کند تا بالاخره صبر و تحمل مادر به سر می آید و عصبانی می شود در این حالت است که تصمیمات مادر جنبه تربیتی و منطقی نخواهد داشت و به عکس رفتار مادر اثر سوء تربیتی بر فرزندان خواهد گذاشت.


فرزندت را مثل فرزند همسایت تربیت کن

پرسیدم بهترین راه تربیت کردن چیست؟

گفت: فرزند خود را مثل فرزند همسایه بزرگ من!

گفتم: چطور؟!

گفت: وقتی فرزند همسایه در خانه ی تو مهمان است به او احترام میگذاری، حالش را می پرسی، وقتی از مدرسه برگشت ابتدا سراغ کیف و نمرات او نمی روی.

در رابطه با نوع غذا نظرش را می پرسی، در رابطه با زمان خوابیدن ازش سوال میکنی . نظر او را در خیلی از مواقع جویا می شوی.

نزد او با همسرت دعوا نمی کنی!


بدان که فرزند تو و فرزند همسایه هردو در خانه تو میهمان هستند. یکی چند روز و آن دیگری چند سال.

فقط کافی است بدانی احترام، احترام می آفریند نه احساس مالکیت


پروفسور حسابی


خطاهای فرزند پروری

1-خطای تو بدی: یعنی پدر و مادر کاری بکنن که معنی اون این باشه که فرزندشون بده .دقت کنین بچه ها کار بد میکنن اما بد نیستند. اونچه بده و باید تنبیه بشه رفتار بچه است، کار نادرستشه نه خودش

2-خطای تو مهم نیستی: مثلا
بچه :مامان امروز ناهار چی داریم؟
مامان:قرمه سبزی
بچه:دوست ندارم .من شیر کاکائو میخورم
مامان:چی دوست نداری؟چرا ؟خیلی خوشمزه است. بابا خیلی دوست داره
خطا:بابا مهمه ،تو مهم نیستی

3-خطای انتظار: وقتی که از بچه انتظار داشته باشیم که بفهمه ما چی میخواهیم بگیم اما از خودمون انتظار نداشته باشیم که واضح و درست حرف بزنیم خطا کرده ایم

4-خطای نادیده گرفتن: وقتی بچه رو نمیبینیم،وقتی احساسش و سلیقه و علاقه اون رو نمیبینیم مرتکب خطای نادیده گرفتن شدیم.

5-خطای سوءاستفاده از قدرت: یک پدر و مادر خوب باید قدرت داشته باشند اما نباید زور گویی کنند

6-خطای دخالت: وقتی پدر و مادر دچار این خطا میشوند که در حریم فرزندشون دخالت کنند. وقتی موقع غذاخوردن رعایت احترام او و بشقابش رو نمیکنن و غذا میریزن تو ظرفش و میگن بخور ،برات خوبه. و یا وقتی سرزده وارد اتاقش میشوند و یا وقتی دفتر خاطرات و وسایل شخصی او را وارسی میکنن تا شاید...چون مادر هستن ویا دلواپس بچشون هستندو...

7-خطای دروغ: مال وقتیه که پدر و مادر دروغ میگن. از دروغهای ساده ای مثل این که غذا نخوری لولو می خورتت
تا دروغهایی مثل:اگه غذا نخوری دیگه دوستت ندارم

8-خطای برچسب: این خطا بدترین نوع خطاست مشکل هم اینه که گاهی اشکار نیست. دو نوع خطای برچسب داریم .خطای برچسب اشکار مثل وقتی که بچه رو تنبل ،لجباز میدونیم و اشکارا در گفته هامون به او تهمت یا برچسبی میزنیم. خطای برچسب پنهان است که برچسب توی صحبت ما اشکار نیست اما در عمل یا معنی کارهامون میتونه پنهان باشه.
هرنوع برچسبی خوب یا بد ،منفی یا مثبت، تنبل ،شاگرد پادو ،مهمون و شازده کوچولو و... همه این برچسبها عوارض منفی دارن چون واقعیت نیستند.


9 نشانه خلاقیت در کودکان

مهم ترین نشانه های خلاقیت در کودکان که به تست خلاقیت هم احتیاجی ندارند اشاره می کنیم :

 1⃣نشانه اول خلاقیت در کودکان : آن ها به راحتی و بدون این که ترسی را در خود احساس کنند نظرات و پیشنهادات خود را در کلاس بیان می کنند . ویژگی ای که در بسیاری دیگر از کودکان هم سن و سال آن ها حتی در سنین بالا تر یافت نمی شود .  

2⃣نشانه دوم خلاقیت در کودکان : عمدتا برای حل مسایل راه کار هایی را ارائه می دهند که دیگر کودکان قادر به ارایه آن ها نیستند .

 3⃣نشانه سوم خلاقیت در کودکان : سومین نشانه ای که ما را از انجام تست خلاقیت بی نیاز می کند این است که کودکان خلاق به کار های هنری علاوه بر این که علاقه مند هستند دارای مهارت هم می باشند .

 4⃣نشانه چهارم خلاقیت در کودکان : دادن ایده ها و نظرات زیادتر نسبت به دیگر هم سن و سالاشان یکی از مهم ترین نشانه های خلاقیت در کودکان می باشد که می تواند تست خلاقیت مناسب و ساده ای برای کشف خلاقیت در کودکان باشد .

 5⃣نشانه پنجم خلاقیت در کودکان : پنجمین نشانه خلاقیت در کودکان این است که به آسانی با شوخی های خود می توانند دیگران را به خنده بیندازند .

 6⃣نشانه ششم خلاقیت در کودکان : نشانه ای که خود یک تست خلاقیت محسوب می شود این می باشد که بسیار علاقه مند به تغییر دادن محتویات کتاب و مطالبی هستند که معلم بیان می کند و مدام در پی این هستند که نادرستی مطالب درسی را به اثبات برسانند .

 7⃣نشانه هفتم خلاقیت در کودکان : پرسیدن سوالات عجیب و غریب یکی از مهم ترین نشانه های خلاقیت در کودکان می باشد پس اگر کودکی دارید که هر روزه مجبورید به سوالات عجیب وی پاسخ دهید نگران نباشید و حتما یک تست خلاقیت از او بگیرید .

 8⃣نشانه هشتم خلاقیت در کودکان : یک تست خلاقیت که خود می توانید از دانش آموزان تان و کودکان خود بگیرید این است که از وی بخواهید نقاشی بکشد و افکار خود را ترسیم کند اگر علاقه مند بود معنی اش این است که وی خلاقیت در خود دارد .

 9⃣نشانه نهم خلاقیت در کودکان : برای این که یک تست خلاقیت از کودکتان بگیرید کافی است ببینید که وی منتقد است یا نه و به راحتی عقاید و نظرات اطرافیان را می پذیرد یا خیر چرا کودکان خلاق در این تست خلاقیت همواره منتقد بوده اند و سخنان دیگران را به راحتی نمی پذیرند .

بازی رایانه ای کلش اف کلنز و خطرات ان برای خانواده امروز

اخیرا من اعتیاد به بازی کلش اف کلنز را در میان مراجعان کودک و گاها بزرگسال خود دیدم اما اینکه این بازیها چه خطراتی برای ذهن و حتی زندگی افراد داره را بهتره از زبان استاد رائفی پور بشنوید ...


- پاسخ استاد رائفی پور به سوالات شما عزیزان - سوال این برنامه :


آیا در بازی  کلش آف کلنزClash of Clans نمادهای شیطان پرستی و فراماسونری وجود داره ؟؟ و استفاده از این بازی گناه داره ؟؟


دریافت شبهه با کیفیت بالا ->


http://dl.masaf.ir/Seda/Shobahat/Shobhe22-www.masaf.ir.mp3 


خواهش میکنم گوش بدین و قبل از اینکه بچه های بیشتری الوده بشن به خانواده ها اطلاع بدین


 .لینک پیج رسمی پاسخ به شبهات مهدویت http://line.me/ti/p/%40ict5675q