فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

بازی رایانه ای کلش اف کلنز و خطرات ان برای خانواده امروز

اخیرا من اعتیاد به بازی کلش اف کلنز را در میان مراجعان کودک و گاها بزرگسال خود دیدم اما اینکه این بازیها چه خطراتی برای ذهن و حتی زندگی افراد داره را بهتره از زبان استاد رائفی پور بشنوید ...


- پاسخ استاد رائفی پور به سوالات شما عزیزان - سوال این برنامه :


آیا در بازی  کلش آف کلنزClash of Clans نمادهای شیطان پرستی و فراماسونری وجود داره ؟؟ و استفاده از این بازی گناه داره ؟؟


دریافت شبهه با کیفیت بالا ->


http://dl.masaf.ir/Seda/Shobahat/Shobhe22-www.masaf.ir.mp3 


خواهش میکنم گوش بدین و قبل از اینکه بچه های بیشتری الوده بشن به خانواده ها اطلاع بدین


 .لینک پیج رسمی پاسخ به شبهات مهدویت http://line.me/ti/p/%40ict5675q

چگونه فرزندی شاد داشته باشیم؟

شادمانی ویژگی ارزشمندی است که توسعه و گسترش آن در شخصیت انسان از دوران کودکی شروع می شود. ده روش ساده برای تربیت کودکان شاد را که برای کودکان از حدود سن دو ساله تا  بزرگتر می توانید به کار ببرید، در ادامه بخوانید:

۱-  به کودکتان عشق بورزید :

اولین راز پرورش کودکی شاد تمجید از اوست . عشق مطلق والدین مهمترین عامل در شادی کودکان است. وقتی کودکان بزرگ می شوند دانستن اینکه علایق ، عقاید ، خصوصیات و استعداد هایشان با ارزش تلقی می شود پایه گذار شادی سالهای بعدی زندگی شان خواهد بود . البته پذیرش کودک به معنای چشم پوشی همیشگی از خطاهایش نیست .

یاد بگیرید که عملکرد کودک را نقد کنید نه شخصیت او را . همچنین آنچه را که از کودک می خواهید به او بگویید نه آنچه را که نمی خواهید.

 

۲- نه، من نمی توانم را به بله، من می توانم تبدیل کنید :

وقتی کودک شما بداند که به او اطمینان دارید و باورش کرده اید احساس می کند که دست یافتن به همه چیز برایش امکان پذیر است . افکار کودک نسبت به خود بیشترین اهمیت را دارد. بنابراین والدین باید افکار مثبت به کودکان خود القا کنند .

وقتی که در مدرسه ابتدائی ،‌معلم پسر مک بلدسو نویسنده کتاب پروش فرزند با متانت به او گفت که هیچ استعدادی برای بازی فوتبال نداری ، وی به پسر سرزنش شده اش گفت که هرگز اجازه ندهد کسی به اهداف و رویاهایش راه پیدا کند . امروز پسر او بازیکنی حرفه ای در یکی از تیم های مطرح کشور است . القائات فکری مثبت بلدسون در ذهن پسرش زندگی او را متحول کرد.

۳- مقررات منصفانه وضع کنید و به آنها پایبند باشید :

کودکان کم سن سال با احساس امنیت ،‌شاد می شوند . فرض کنید که در بالای آبشار مرتفعی ایستاده اید درصورتی از ایستادن در آنجا لذت خواهید برد که حفاظی در برابرتان باشد ،  در غیر این صورت دچار اضطراب و خواهید شد . کودکان هم اینگونه اند .

وقتی که چارچوب محکمی برای رفتارهایش وجود داشته باشد ،‌آنها پیشرفت می کنند . در حقیقت کودکان در جستجوی ساختارند .

۴-  ابعاد مثبت را برجسته کنید :

به کودک خود بفهمانید که هیچ مشکلی وجود ندارد ، که به اتفاق هم نتوانیدآن را حل کنید . همچنین به او بیاموزید که خوشش،ن باشد.

اگر اتفاق بدی افتاد، با صدای بلند فکر کنید و بگذارید او افکار شما را بشنود (وای نه باورم نمی شود که این اتفاق افتاده ، اما درستش می کنم ، چیز مهمی نیست) .

یادگیری خوشبینی مهم است زیرا کودک مشتاق و آرزومند به احتمال زیاد بزرگسالی شاد خواهد شد . افراد ناراضی و ناخشنود بر حوادث منفی زندگی متمرکز می شوند ،‌درحالی که افراد شاد به ووهیعی می اندیشند که چشم انداز بهتری از آینده به آنها می دهد .

۵-  حلقه شادی کودکتان را کامل کنید :

والدین در پی معلمان و مربیانی هستند که بتوانند حلقه شادی کودکانشان را کامل کنند . به کودکتان کمک کنید ارتباطات دوستانه اش را حفظ کند و گسترش دهد . داشتن ارتباطات قوی و مهارت برقراری آن از شروط اصلی شاد زیستن در آینده است .

۶- کودکان را به تحریک بیشتر وادارید :

کودکان امروز سنگین وزن ترن؆�9� این برای سلامت و شادابی آنها مضر است . کودکان چاق ، در مقایسه با سایر کودکان ،‌اعتماد به نفس کمتری دارند و افسرده ترند . اگر کودکان سرگرمیهای پر تحرک خارج از خانه را جانشین فعالیت های کم تحرک خانگی کنند و به جای غذاهای آماده ای که فاقد ارزش غذایی است ،‌غذاهای سالم و طبیعی بخورند �AF �8�ز فوائد شاد زیستن بهره خواهد برد . کودکی که خوب غذا می خورد و ورزش می کند مغزش موادی شیمیایی به نام اندروفین ترشح می کند که به او احساس شادی می بخشد . با فراهم کردن میان وعده های طبیعی از جمله میوه های تازه فصلی ،‌پرهیز از قرار دادن تنقلات در دسترس کودکان و جانشین کردن غذاهای سالم خخ؆گی به سلامت کودک خود کمک کنید . کودکتان را به انجام دادن ورزش و سرگرمیهای خارج از منزل تشویق کنید . بازی با سایر کودکان قدرت خلاقیت خلاقیت کودکتان را تقویت می کند و مهارت های اجتماعی را به او می آموزد .

۷-  شادی را در جعبه یادگاری ها ذخیره کنید:

اشیای مورد علاقه کودکتان  ، عکس ها، کارت پستال ها ، یادگاری ها ، کاردستی هایی را که یاد آورد خاطرات شاد برای کودک هستند داخل جعبه ای قرار دهید . هرگاه کودکتان بیمار است یا غمگین و لبخندی ساده نیاز دارد ،‌آنها را از جعبه بیرون آورید و به او نشان دهید .

۸-  لحظات جادویی ارتباط را بیابید :

اخیراً مطالعه ای بر روی ۲۰۰۰ کودک ۵ تا ۱۷ ساله انجام شده است . از آنان پرسیده شد که خواهان چه چیزی هستند که با پول نمی شود خرید . همه آنها در پاسخ گفته بودند که خواهان والدین و توجه آنها هستند .

کودکان ما می خواهند که به آنها فکر کنیم ، برنامه هایی ترتیب دهید که همه اعضای خانواده بتوانند در آن شرکت کنند و لذت ببرند. مثل کوهنوردی،‌ پیاده روی….

کودکان را در فعالیت های روزمره تان مانند انجام دادن کارهای خانه ، خرید و آبیاری باغچه شریک کنید.

. ۹-  ژن تلاش دوباره را به کودک خود منتقل کنید :

کودک شما همه فکر و ذهن این است شاگرد اول کلاس شود ،‌ولی در این رقابت همکلاسش برنده شده است . یک راز اصلی شاد زیستن برخورداری از قدرت پشت سر گذاشتن مشکلات است .

سعی نکنید کودک خود را ا زهمه ناراحتی ها دور نگه دارید . به او کمک کنید بیاموزد چگونه با آنها مواجهه شود .

اگر شکست درسی یا غیر درسی اورا نا امید کرده ،‌کمک کنید تا هرچه سریع تر به وضعیت عادی خود برگردد . تشویق کنید تا احساسات خود را در قالب نوشته یا نقاشی بیان کند. شما الگوی کودکتان هستید . مطمئن شوید که الگوی مناسبی در مقابل اوست و روحیه خود را در هیچ شرایطی نبازید .

۱۰-دراو شگفتی ایجاد کنید :

هنگامی که کودک با چیزی بزرگتر از خودش مواجه می شود ،‌خواه پدیده ای فیزیکی باشد یا معنوی ، احساس رضایت خاطر می کند .

با کودکان درباره عقاید خود خداوند و مقدسات دینی صحبت کنید لازم نیست که او همه جزئیات را درک کند . با او در جنگل قدم بزنید ،‌به ستارگان خیره شوید و احساس مراقبت و توجه در کودکان را پرورش دهید .

 

شما والدین  پیشرو می توانید از همین امروز برخی از ایده های بالا را عملا برای تربیت فرزندان شاد به کار ببرید و شادهد رشد عاطفی و روانی کودکتان باشید.

 

بازنشر : سایت کودک سیتی ، منبع:  tafahomnews.co

پرورش خلاقیت در کودکان

«آلن آلدا»، بازیگر و کارگردان نامدار آمریکایی، می گوید: "خلاقیت جایی است که هیچ کس دیگری تا به حال پای نگذاشته است. برای کشف خود و یافتن هر چیز فوق العاده ای به وسیله شهود، باید از شهر آسایش خود به بیابان های وحشی و ناشناخته مهاجرت کرد."

تفکر خلاق


اگر بخواهیم تفکر خلاق را معنا کنیم، باید بگوییم که وقتی از مجموعه اطلاعات و داده ها یک فکر جدید و نو ارائه شود، تفکر خلاق حاصل شده است. در واقع مجموعه ای از افکار رها شده که به تنهایی ثمری ندارد یا کیفیت بالایی ندارد، به اشکال جدیدی تبدیل می شود که نتیجه بخش و مفید است. تمامی اختراعات، حاصل تفکر خلاق است یعنی فکر جدیدی که در یک مجموعه به تولید شیء جدیدی منجر شده است.گاهی تفکر خلاق به نوآوری منجر می شود؛ یعنی از داده ها و مصالح موجود استفاده جدیدی می شود. برای داشتن تفکر خلاق به زمینه هایی نیاز است. طبیعی است که هر کودکی با سطحی از هوش، توانمندی، استعداد و علاقه به دنیا می آید و شیوه پرورش تفکر خلاق در کودکان متفاوت است اما می توان زمینه های بروز تفکر خلاق را در کودکان فراهم کرد.


۵ سالگی، اوج تفکر خلاق


از آن جا که کودکان پیش از ۵ سالگی توجه و تمرکز کمتری دارند، رشد خلاقیت در بیشتر کودکان از ۵ سالگی به بعد آغاز می شود اما هستند کودکان خلاقی که از ۲ سالگی کارهای خلاقانه انجام می دهند و البته هوش بالاتری نسبت به همسالان خود دارند. بنابراین والدین از ۵ سالگی به بعد با اتخاذ شیوه های متعدد می توانند امیدوار باشند که خلاقیت در کودکشان پرورش پیدا کند. برخلاف تصور بسیاری از والدین درباره این که برای افزایش خلاقیت کودک نیاز به سرمایه گذاری مالی وجود دارد، در این راستا فقط لازم است کودک درباره اشیای موجود در محیط پیرامون خود اطلاعات کافی داشته باشد و اجازه یابد آن چه کنجکاوی اش را تحریک کرده است، در اختیار داشته باشد.


آیا علاقمندید که کودکانتان به بالاترین بخش خلاقیت خود برسند؟ پس می توانید از راه های ساده ای که در ادامه می آید، استفاده کنید. راه های رسیدن به خلاقیت بسیار پیچیده و تاریک است ولی با چند نشانه و علامت، می توان آن را یافت. در ادامه، چند راه ساده برای بالا بردن خلاقیت کودکان توضیح داده می شود.



1- اشتباه کردن خوب است. پژوهشگر دانشگاه استنفورد، محقق روش های فکری و نویسنده کتاب «روانشناسی جدید برای موفقیت»، «کارول دویک» بر این باور است که کودکانی که از شکست خوردن می ترسند کمتر خلاقیت از خود نشان می دهند. اگر کودک شما از اشتباه کردن می ترسد، به او بگویید: "باز هم سعی کن انجامش دهی." همان گونه که دوست و همکارم «بن گراسمن کان» از سازمان نوآوری «نورداستورم» عقیده دارد که شکست، حرکت به جلو و پیشرفت است. با نگاه کردن به اشتباهات می توان فرصت های رشد را فراهم نمود.



2- از بهم ریختگی به هم نریزید. بیشتر ما خواستار یک مکان پاکیزه و مرتب هستیم و از شلوغی و بهم ریختگی احساس پریشانی می کنیم. با این حال هنگامی که کودکان و حتی بزرگسالان در حالت خلاقیت خود بسر می برند، همه چیز به سرعت بهم می ریزد. دفعات بعد که کودکتان از شما درخواست آبرنگ کرد و یا خواست اسباب بازی های خود را روی کف اتاق بریزد، به او فضای کافی دهید و یا اگر هوا خوب و شرایط مناسب است او را به حیاط و یا بیرون از خانه ببرید. احتمالا باید آن بهم ریختگی را هم خودتان جمع کنید ولی خلاقیت کودک شما بر آن ارجحیت دارد.



3- در هنگام تشویق کودک، هوشیار باشید. همه ما درباره این که چگونه ستایش و تشویق به تفکر مستقل کودک آسیب می رساند، شنیده ایم. در کتاب «آلفی کوهن» به نام «تنبیه به وسیله تشویق»، در مورد مشکلات ستاره های طلایی، طرح های تشویی، نمرات عالی، تشویق های بی رویه و دیگر راه های رشوه دادن، نویسنده در مورد چگونگی تشویق و ایجاد انگیزه در مردم برای بدست آوردن پاداش بیشتر توضیح داده است. مشکلاتی به همراه تشویق وجود دارد که می تواند کودک را از جستجو برای انگیزه های درونی خود بازدارد. این موضوع نشان دهنده این نیست که هرگونه تشویقی نامناسب است ولی در آینده اگر می خواهید کودک خود را تشویق کنید، سعی کنید با جمله ای هدفمند مانند؛ "می بینم کفشت را خودت پوشیدی!" یا "واقعاً برای حل این مسئله ریاضی زیاد زحمت کشیدی و سخت کار کردی!" همراه باشد.


4- ذهن خود را باز نگه دارید.
به کودک خود گزینه های را ارائه دهید که برای تفکر مستقل وی مناسب باشد. شما ممکن است که خود عادت به شام یا صبحانه خوردن نداشته باشید ولی اگر فرزند شما برای صبحانه و قبل از رفتن به مدرسه ماکارونی می خواهد، به وی در آشپزخانه کمک کنید که خودش غذای مورد علاقه اش را آماده سازد. اگر کودک شما علاقمند به کمک در کارهای آشپزخانه است، آنجا را به یک آزمایشگاه علمی برای وی تبدیل کنید و مواد و وسایل لازم را برایش مهیا سازید.



5- مدل خلاقیت برای فرزند خود شوید. چه مقدار خلاق هستید؟ در چه کاری می توانید از خلاقیت خود بهره و لذت ببرید؟ آشپزی، آواز خوانی، باغبانی، نقاشی، رقص؟ کودکانی که والدین خود را در حال خلاقیت ببینند بیشتر به سوی این فعالیت ها جذب می شوند. اگر مدت مدیدی از آخرین خلاقیت شما می گذرد، به وسیله کودک درون خود فکر و تلاش کنید و آنچه شما را در آن هنگام خوشحال می کرد بیاد آورید و زمان خود را، حتی برای نیم ساعت، صرف آن کار کنید. سپس احساس خود را دریابید و ببینید آیا از انجام آن لذت بردید و می خواهید که روز دیگر هم این کار را تکرار کنید؟



6- گامی به عقب بردارید. این مورد ممکن است اینطور به نظر بیاید که موارد قبل را کمی نقض کرده باشد ولی مهم این است به یاد داشته باشید که تعادل داشتن در همه موارد لازم است. اگر کودک احساس کند که همواره تحت نظارت است، ممکن است که کمتر ریسک کند که این موضوع باعث کاهش خلاقیت وی گردد. اگر مشوق استقلال کودک خود باشید، خواهید دید که قوه تخیل وی هم شکوفا می شود. در آینده هنگامی که فرزند خود را در حال آرام بازی کردن، نقاشی یا نوشتن دیدید، از اظهار نظری مانند؛ «چه میکشی؟!» خودداری کنید. چنین جملاتی او را از حالت خلاقیت خارج می سازد، در عوض برای خود یک فنجان قهوه درست کنید و از لحظاتتان لذت ببرید.


7- وقت خود را برای حلاقیت فرزندتان تنظیم کنید. این برای والدین شاغل می تواند مشکل باشد ولی کودکان نیاز به زمانِ از پیش تعیین نشده برای تصور، ساختن، تجربه اندوزی و کشف دارند. این موضوع می تواند نیم ساعت نقاشی پس از شام خوردن و کتاب خواندن قبل از رفتن به رختخواب باشد یا این که یک ساعت در آخر هفته خود را به او اختصاص دهید. برای این کار به طور حتم، زمان بگذارید.


8- بازگشت به مبانی. اسباب بازی هایی که سروصدا تولید می کنند، بسیار سرگرم کننده هستند و به طور قطع جای خود را دارند ولی به تفکر خلاق کودک شما کمکی نمی کنند. اسباب بازی هایی مانند میله های سبک، لوله های پلاستیکی، بلوک های سبک با اشکال متفاوت ، عروسک، لوازم اداری، شن و ماسه و آب این کار را انجام می دهد.برای تماشای بازی کودک خود وقت بگذارید و نگاهی سریع به ابزار موجود خود بیاندازید. چه چیزی می تواند کودک شما را بیشتر سرگرم کند؟ چه اشیایی او را به بازی های خلاقانه وامی دارد؟ آیا می توانید اسباب بازی هایی که بسته هستند (اسباب بازی هایی که با یک یا دو دگمه کار می کنند) را با یک اسباب بازی باز (اسباب بازی هایی مانند بلوک که کار بیشتری می توان با آن انجام داد) معاوضه کنید؟


9- کاهش نشستن در جلو صفحۀ نمایش (تلویزیون، مانیتور،...). برای برخی از خانواده ها این مشکل به سختی حل می شود ولی همگی ما می توانیم تلاش کنیم که زمان کمتری به تماشای فیلم و کارتون یا بازی های کامپیوتری صرف و به جای آن نقاشی، شهر سازی با بلوک و خمیر بازی یا هر کار خلاقانه دیگر کنیم.


10- توجه و اشاره به نکات کوچک زندگی. این نکات ریز می تواند یک قورباغه در پارک، شکل خطوط روی درختان یا ابری زیبا باشد. این موضوع باعث شگفتی و توجه کودک برای قدرشناسی چیزهای کوچک در زندگی می شود.

 

برای مطالعه بیشتر کتاب های

روشهای پرورش خلاقیت در کودکان – پترسن – برگردان: بهجت نجفی

روانشناسی خلاقیت – ماکسول : برگردان: مهدی قراچه داغی پیشنهاد می شود.

هفت رفتاری که کودکان از شما کپی می‌کنند!

یکی از مهم ترین نکته هایی که والدین در روند ترتیب فرزندان شان باید همواره به خاطر داشته باشند این است که هر روز از سوی کودکان شان به دقت تحت نظر هستند؛ البته کودکان نه تنها تک‌ تک رفتارهای والدین را زیر نظر دارند بلکه به تمام حرف‌ هایی که پدر و مادرشان می‌ زنند و جمله هایی که به زبان می‌ آورند نیز به دقت گوش می‌ دهند.
هفت رفتاری که کودکان از شما کپی می‌کنند!

توجه به این نکته مهم که تمام رفتارهای مان به عنوان پدر و مادر زیر نگاه دقیق کودک مان است، سرنخ مهمی را در زمینه تربیت آنها به دست مان می‌ دهد. هر تصمیمی که ما بزرگترها می‌ گیریم، هر لغتی که به زبان می‌ آوریم و هر عملی که انجام می‌ دهیم به دقت مورد توجه فرزندمان است و در واقع کودکان، در هر لحظه از رفتارهای ما بزرگترها الگو برمی‌دارند و دانستن این واقعیت، مسئولیت سنگینی را به دوش والدین می‌ گذارد.

کودکان از ما می‌ آموزند و این یک واقعیت انکارناپذیر است. آنها رفتار ما را کپی می‌ کنند؛ چه مثبت باشد و چه منفی و این الگوبرداری‌ ها در نهایت به آنها شخصیتی صادق و باثبات یا آسیب‌پذیر و ناقص می‌ دهد.

به گزارش جی پلاس، سایت «گود مِن پروجکت» به نقل از پدرانی که برخی از تجربه های خود را از بزرگ کردن فرزندان شان با مخاطبان این سایت به اشتراک گذاشته‌ اند، به هفت رفتاری که کودکان به طور مشخص از والدین کپی می‌ کنند، اشاره کرده که به شرح زیر است:

۱٫ کودکان به دقت به نحوه رفتار شما بزرگ تر ها با والدین خودتان توجه می‌ کنند و از شما الگو می‌ گیرند و در نهایت شبیه همان رفتار را به شما باز‌می‌ گردانند.

۲٫ کودکان توجه می‌ کنند که شما چگونه پول و مسائل مالی خود را مدیریت می‌ کنید.

۳٫ آنها در عین حال رفتار شما را با دیگر افراد تحت نظر دارند و اگر با افرادی که با شما در تماس هستند رفتار نامناسبی داشته باشید، شک نکنید که فرزند تان نیز با دیگران همان رفتار را خواهد داشت.

۴٫ کودکان همواره تحت نظر دارند که والدین‌ شان با افراد مسئول و بالادست به لحاظ موقعیت اجتماعی مانند مأمور پلیس یا رئیس شرکت چگونه رفتار می‌ کنند و چه اندازه به این افراد احترام می‌ گذارند و در صحبت کردن درباره این اشخاص، چقدر ادب را رعایت می‌ کنند. اگر شما این موضوع را رعایت نکنید فرزند تان نیز در طول زندگی‌ اش هرگز به مقامات و اولیای امور که البته خود شما را نیز شامل می‌ شود، احترام نخواهد گذاشت.

۵٫ کودکان به عمق شخصیت و صداقتی که شما در زندگی به نمایش می‌ گذارید، دقت می‌ کنند. اگر تقلب کنید و اگر حرف تان با عمل‌ تان یکی نباشد و قصد فریب آدم‌ های اطراف تان را داشته باشید و هرچند نامحسوس این کار را انجام دهید باز هم کودکان درک می‌ کنند و متأسفانه از این رفتار سوء، الگو می‌ گیرند.

۶٫ کودکان با دقت به درجه نظم و انضباطی که شما به عنوان پدر و مادر او در جنبه‌ های مختلف زندگی دارید، توجه دارند. بنابراین اگر پرخوری کنید، زیاد بخوابید، صورت حساب‌ های تان را به موقع پرداخت نکنید و به نظم در کارهای تان اهمیت ندهید، انتظار نداشته باشید که فرزندتان خلاف این رفتار کند و فرد منظمی شود. مگر اینکه رویه خود را تغییر دهید تا کودک تان نیز الگوی بهتر و سالم‌ تری را مقابل چشمانش داشته باشد و با آن الگو، بزرگ شود.

۷٫ کودکان از سخاوتمندی و بخشندگی شما نیز الگو می‌ گیرند. پس از کمک کردن به مردم با رضایت قلبی غافل نشوید تا فرزندتان نیز از نعمت زندگی کردن با قلبی سرشار از عشق و بخشندگی نسبت به انسان‌ ها و کمک به دیگران بهره‌مند شود.

منبع: ایسنا

بازی های بومی محلی یزد

آى تو به باغ رفته بودی، اتوک کلی، اوستا بدو، بچه‌بازی، چفته‌بازی، خرک‌بازی، دم‌دوک‌بازی، شیطان‌بازی، على لولوئى‌لو، قایم‌بازى شوتک باز، کیه‌کیه در مى‌زنه، گنجشک پر، گندم گل گندم، لشکرکشى (کشتی ) ، ملا ملا و ...

   اتوک‌کلى (یزد )

بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مى‌شوند. گروه شروع‌کننده در نقطه ٔ شروع که ابتداى زمین بازى (بالا) است، مستقر مى‌شود و افراد گروه دیگر در محوطه ٔ زمین بازى به‌طور پراکنده قرار مى‌گیرند. چوب کوچک (کلی) را روى دو سنگ موازى هم و یا روى چاله ٔ حفرشده‌اى مى‌گذارند و یکى از نفرات گروه بالا به‌ترتیب با " اتوک" (چوب بزرگ) به زیر کلى مى‌زند تا کمى بلند شود، سپس با ضربه‌اى محکم آن را به‌طرف پائین زمین پرت مى‌کند. اگر گروه پائین بتوانند کلى را در هوا بل بگیرند، جاى دو گروه عوض مى‌شود و در غیر این‌صورت گروه پائین کلى را از هر جا که بر زمین افتاده برداشته و آن را به‌طرف اتوک که کنار دو سنگ گذاشته شده، پرتاب مى‌کنند، که در صورت اصابت جاى دو گروه عوض مى‌شود .


   لشکرکشى (کشتى) (یزد )

عده‌اى از جوان‌هاى دو محله در میدان یا تکیه یا حسینیه ٔ محل خود جمع مى‌شوند و هر محله براى خود یکى از افراد صاحب صلاح را به‌عنوان استاد (سرپرست) انتخاب مى‌کند. نفرات دو محله دایره‌وار طورى‌که هر محله نصف دایره را تشکیل دهد، کنار هم مى‌ایستند. آن‌گاه دو استاد هرکدام یکى از نفرات چابک و قوى خود را با نام صدا مى‌زنند که به‌ وسط میدان آمده و کشتى خود را شروع کنند . داورى بازى هم به‌عهده ٔ دو استاد است. کشتى به‌حالت سرپا انجام مى‌شود . برنده ٔ بازى کسى است که حریف را از زمین بلند کرده و بر زمین بزند و یا اینکه با به‌کار بردن فنی، حریف به زمین بى‌افتد .


پس از آن برنده ٔ کشتى در زمین مى‌ماند و به‌جاى بازنده، استاد مربوطه، یکى دیگر از افراد خود را براى کشتى گرفتن با برنده صدا مى‌زند. بسیار پیش مى‌آید که یک نفر با چندین نفر کشتى مى‌گیرد. زورآزمائى‌ها تا حدود بیش از ده کشتى ادامه مى‌یابد و هر محله که برد بیشترى داشته باشد، برنده اعلام مى‌شود .

 

 شهرستان ابرکوه مهد بازیهای بومی و محلی کشور است و این در حالی است که این بازیها به عنوان قسمتی از میراثهای معنوی با بی توجهی روبرو شده و در حال فراموشی است.

به گزارش خبرنگار مهر، بازیهای قدیم کم کم به فراموشی سپرده می شوند و جای آنها را ابزارهای الکترونیکی پر می کند و هشدارهای متعدد کارشناسان مبنی بر زیانبار بودن این بازیها از رونق روز به روز آنها کم نکرده است.

با نگاهی به بازی های بومی و محلی در می یابیم که این بازیها در گذشته ای نه چندان دور نه تنها اسباب تفریح کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان را فراهم می کرد، بلکه ورزش های مفیدی نیز بوده است.

با عدم توجه به این بازیها موضوع دیگری نیز به فراموشی سپرده شد و آن مسئله صمیمیت های به وجود آمده در بین شرکت کنندگان در این بازی هاست زیرا این بازیها اغلب به صورت گروهی انجام می گرفت و فضایی بسیار صمیمانه و دوستانه در محله ها بین افراد ایجاد می کرد. شاهد اینکه، این بازی ها هنوز نیز می تواند برای مردم جذاب باشد. برخی از بازی های قدیمی ابرکوه مانند "پل چفته بازی" است که در روزهای خاص و از جمله سیزده بدر در حاشیه باغات و مزارع مردم را به دور خود جمع می کند و در این بازی همه گروه های سنی از کودکان و پیرمردان با همدیگر به رقابت می پردازند.

هفته تربیت بدنی و ورزش که از 26 مهر تا دوم آبانماه به این عنوان نامگذاری شده، می تواند فرصتی برای تصمیم گیری جدی مسئولان برای احیای این ورزشها که با کمترین هزینه ها قابل احیاست، باشد.

حامد اکرمی از محققان آداب و رسوم ابرکوه در گفتگو با خبرنگار مهر به بیان مختصر شرح برخی از بازی های بومی و محلی ابرکوه پرداخته است.

سه پایه بازی؛ ورزشی که نیم قرن است فراموش شده

روش این بازی که بیش از نیم قرن پیش انجام می‌شد، 12 فرد بالای 20 سال را به بازی می گرفت و در بین این افراد دو نفرکه قوی تر بودند با نام استاد شرکت می کردند و پنج نفر در وسط میدان بازی به صورت حلقه (دست بر گردن هم و سرها به سمت پایین و در کنار هم) که به این کار سه پایه می گفتند، قرار می گرفتند.

دو استاد قوی اطراف این سه پایه می‌ایستادند و از آنها مواظبت می کردند.

پنج نفر دیگر هم اطراف این سه پایه می چرخیدند و هرگاه هرکدام از این پنج نفر می توانستند جلو بیایند و از موانع (استادان) رد و بر روی سه پایه سوار شوند، پیروز و برنده این بازی بودند و اگر در هنگام سوار شدن، استاد آنها را غافلگیر می‌کرد، این گروه بازنده می شدند و باید جای خودشان را با گروه سه پایه عوض می کردند و بازی را به آنها می سپردند ولی اگر پیروز می شدند بازی به همین منوال پیش می رفت تا اینکه یکی از آنها تعداد دفعه بیشتری برنده این مسابقه شود.

خطر قطارک نیز یکی دیگر از بازی های سنتی ابرکوه بود. این بازی به دو صورت انجام می شده است. اول اینکه یک نفر دست خود را بر روی پنجه های پای خود گذاشته و حالت خمیده به خود می‌گیرد و 9 نفر دیگر از روی وی می پرند و هر کس موفق به انجام این کار نمی‌شد بازنده بود و می بایست جای خود را با آن فرد عوض کند. ولی اگر تمام افراد موفق به پریدن از روی او شدند برای پرش بار دوم، وی دستها را روی زانو می‌گذاشت و خمیدگی او کمتر می‌شد و به همین ترتیب دستها تا گردن می رسید و در این حالت هیچکس نمی توانست از روی او بپرد و بنا به نقل افراد مختلف، فردی به نام "یوسف سعیدی" قهرمان این بازی بوده است.

جالب توجه اینکه وحدت میان افراد در این بازی زبانزد عام و خاص بود و آنها در هنگام پریدن عباراتی جالب را می‌خواندند، برای مثال "اولی نون شولی، دومی دمبه میشی، سومی سه نهره آب، چهارمی چهار پارچه آب، پنجمی پنجه های شیر، ششمی شش در بهشت، هفتمی هفت در آسمان، هشتمی حجش روا، نهمی بند تمام".

نوع دیگر این بازی نیز به این صورت بود که تمام افراد به حالت خمیده می شدند و دست را بر روی پنجه پا می گذاشتند. اولی می ایستد و از روی نفر بعدی می پرد و دومی هم همینطور تا اینکه دست را بر گردن می گذارد و مانند "اولی نون شولی" تکرار می شود و این نوع بازی را در اصطلاح دیگر "خر قطارک" می گفتند.

َ"کندوکِنار هِندستون"، نیز بازی است که 70 سال پیش و یا پیشتر از آن در ابرکوه رواج داشته است و 20 نفر در آن شرکت می‌کردند. دو نفر از آنان بنام استاد (جای استادها در این بازی در هر دوره عوض می شده است) و دیگر افراد در کنار دیوار (البته روی آنها به سمت دیوارقرار می‌گرفت) در حالتی که دستانشان به پشت قلاب شده و در بین آنها هم یکی از استادان قرار دارد و استادی دیگر که تخم مرغ در دست دارد می‌آید و آن را در دست یکی از شرکت کنندگان می‌گذارد و اگر آن استاد توانست حدس بزند تخم مرغ در دست چه کسی است او برنده می شود و گرنه او بازنده است و آنگاه استاد دیگر به او می گوید:

کنـدوکـار هندستـون کلاهت را بیار و دوغ بسون علی محمدم دوغ ندارم کلاهـت را بیـار و پر کنـم

یعنی اینکه چیزی ندارم و کار تو بیهوده است.

شیر توپک؛ بازی سنتی فراموش شده

این بازی با چهاز نفر شرکت کننده بازی می شد و جریمه هم داشته است. در این بازی دو نفر از افراد پاهای خود را به صورت جفت کنار هم می گذاشتند و دو نفر دیگر بایستی به صورت لی لی از این پاهای کنار هم قرار گرفته بجهند و با آنها برخورد نکنند و اگر این مرحله را طی می کردند آن دو نفر که پاهای خود را به هم چسبانده بودند بایستی پاهایشان را یکی یکی روی هم بگذارند تا دو نفر دیگر باز هم به صورت لی لی از روی آن بجهند و اگر آن دو نتوانند این کار را انجام دهند بازنده محسوب می شدند و باید جریمه شوند.

جریمه آنها نیز به این نحو است که آن دو نفر می بایست پاهای خود را به اندازه عرض شانه باز کنند و دو نفری که بازنده هستند باید از این پل عبور کنند و در هنگام عبور آن دو نفر، چنان پای خود را به هم می فشارند که عبور از آن مشکل باشد و بازندگان نیز باید از آن عبور کنند و این عمل تکرار می‌شد تا با هر زحمتی که شده پیروزی نصیبشان شود.

اکرمی افزود: بازی های بسیار دیگری چون "آفتاب و مهتاب"، "قلنگینه" ،"گو مرغک" ، "پل چفته"، "جو سیاه"، "گل بِگو"، "حمامی آی حمامی"، "گردو بازی" ،"بُر یِک"، "کلاه پران"، "ترنا"، "الختر"، "هفت سنگ"، "قوتول بازی"، "شاه وزیر"، "چشم پریسک" و"الک دولک" نیز برخی دیگر از بازیهای محلی ابرکوه به شمار می روند که تعداد کمی از آنها در مراسم روز سیزده نوروز اجرا می شود