فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

فرزندپروری شیرین

شیرین ترین لحظات عمر یه پدر و مادر، دیدن خنده های بچه شونه، اما گاهی با یه ناراحتی شیرینی ها رو به کام خودشون تلخ می کنند! امان از روزی که مادر و پدر دیگه فرصت جبران نداشته باشند! تقدیم به پدر و مادرهای عاشق و فرزندان شیرینی که آرزوی لبخند بر لبانشان ماند

یک پند همسرداری از استاد فاطمی نیا

در محضر بزرگان فرصتی است برای آموختن نکاتی که در هیچ کتابی یافت نمی‌شود و در حقیقت راه میان‌بری است به سوی خوبی‌ها و درستی‌ها که تقدیم به همه کاربران عزیز می‌گردد. استاد فاطمی می فرمایند:خانمی است شوهرش بسیار متدین و اهل نماز و روزه؛ خانم افسرده شده است. رسیدگی کردیم دیدیم 20 سال این آقا صبح گفته خداحافظ، شب گفته سلام. بله، همان آدم مؤمن مقدس. نماز جماعتش را همه در مسجد خوانده و آمده است. بله بعضی‌ها دین را مسخره کرده‌اند. دین این نیست که عزیز من. شب می‌آید خانه. حاجی شام داریم، بیاورم؟ با یک لحنی می‌گوید: چی داریم؟ یک لقمه خورده می‌گویند حاجی خوابش برد. صبح هم بیدار شده نماز و تعقیبات. بعد هم با اخم خداحافظ. نه یکی نه دوتا، بلکه یک گونی پر؛ خانم ها نامه نوشتند. حرفشان این است که جیبمان پر از پول است. طلا، امکانات و خانه بزرگ.... ولی محبت ندیدیم.
این موضوع یک طرفه نیست. از آن طرف آقا داریم که خانم افسرده‌اش کرده است. این قدر خانم بداخلاقی کرده آقا نمی داند چه کار کند؟ یک خرده بنشینید محاسبه نفس بکنید. در بهار درختان را هرس می‌کنند، چندتا گل می‌کارند. چند تا گل بکارید. گل رأفت و عطوفت بکار! خانم، آقا! ببینم می‌توانی اخلاقت را خوب کنی! می‌توانی فریاد نزنی! می‌توانی غضبت را کنترل کنی! وقتی به باغچه رسیدگی می‌کنند، بعضی گیاه‌ها را که خشک شده، در بهار از ریشه در می‌آورند. این تکبر را بیندازید دور. گیاه از خود راضی بودن را بینداز دور. پس کی می‌خواهیم متحول شویم؟».[1]

حالا شاید بگید این چه ربطی به فرزندان داره؟!

اولا تا شما والدین به هم محبت نکنید، باتری انرژی تون برای محبت به کودکان هم خالی هست! مادر یا پدری که محبت نبیند ، ابراز محبت هم نمی تواند بکند!

ثانیا علت اصلی مشکل خیلی از بچه هایی که به اختلالات اضطرابی، افسردگی و وسواس مبتلا هستند و به مرکز مشاوره ی ما ارجاع داده می شوند، بدرفتاری والدین و بافت خانواده ی ناسالم است. در اینجور مواقع تا خانواده درمان نشود، کودکان نیز درمان نمی شوند

پس به قول آقای فاطمی نیا، کی می خواهید متحول بشوید؟! یک راهکاری که من به والدین میدم، میگم حتی اگه نمی تونید ابراز محبت کنید، با کودکانتان به بازی های دسته جمعی  در قالب مجری و بازیگر بپردازید و در حین بازی به تحسین و تشویق او بپردازید و از واژه های صمیمانه استفاده کنید

محبت حتی اگر در قالب مصنوعی هم باشد، بر روح و جان فرزندانتان بی تاثیر نیست!

از قدیم گفتند از محبت خارها گل می شود

اینو هم اضافه کنم که خیلی از والدین امروزی احساس می کنند با فراهم سازی بهترین امکانات مالی ، قلب کودکشان را از محبت پرمی کنند!!

هرگز!!!

اگه روزی تونستید به جای غذا به گرسنه آب بدید و او را سیر کنید و یا به جای آب، به تشنه غذا بدید و سیرابش کنید، اون ر وز می تونید به جای محبت کلامی و ابراز عاطفه ، وسایل گرون قیمت بخرید و نیاز عاطفی فرزندانتو ن را برطرف کنید


پی نوشت :
1. باشگاه خبرنگاران2/7/1392

برای ورود و خروج به محیط های مجازی فرزندانتان چه تدابیری اندیشیده اید؟!

ما هرجا که بخواهیم بریم مهمونی، نگاه می کنیم ببینیم کیا اونجا هستند و متناسب با جو اونحا لباس می پوشیم، بچه هامونو وقتی میخواهیم برای چندساعت بسپریم دست یکی تا به کارهامون برسیم، نگاه می کنیم ببینیم اون طرف کیه؟ حتی اگه پدر، مادرمون باشند نگاه می کنیم ببینیم با برادرزاده ها، خواهرزاده ها، عمو، دائی و... تنها نباشند توی خونه!! همسر و بچه هامون که میخوان برن بیرون تدابیر لازم را گوشزد می کنیم
ساعت رفت و برگشت تعیین می کنیم...
خلاصه یعنـــــی همه جوره حواسمون هست به امنیت جسمی و روحی خانواده
اما از یه مسئله ی خیــــــــــلی بزرگـــــــــــــ غافل شدیم!
کیااا میدونن بچه هاشون تو محیط های مجازی با چه کسانی در ارتباطند؟
چه کنترلی میتونیم روی این فضاها داشته باشیم؟
آیا ساعت رفت و برگشتی برای ورود و خروج به این فضاها اندیشیده ایم؟
چطور همسر و فرزندانمون را با هزاران ناشناس و نامحرم در محیط مجازی رها می کنیم؟

خطر در کمین شماست...
همسر و فرزندانتون را قبل از اینکه به تله ی روابط دختر و پسر و خیانت زناشویی بیفتند از آسیب های محیط های مجازی آگاه کنید!!!
مثل محیط واقعی برای محیط های مجازی حد و مرز قائل بشید...
استفاده از محیط های مجازی برای کودکان و نوجوانان زیر 18 سال حتما باید با مدیریت و نظارت انجام شود...
کامپیوترهای منزل را طوری تعبیه کنید که صفحه ی کامپیوتر جلوی درب اتاق قرار بگیرد تا هر از چندگاهی روی کارهای فرزندانتون نظارت داشته باشید...

با فرزندانتان رابطه ای صمیمانه برقرار کنید تا هر نوع رابطه ای برقرار می کنند شما اولین کسی باشید که در جریان قرار می گیرید...

محدودیت صرف هرگز راهکار درستی نیست! انسان ها بر آنچه از آن محدود شده اند، حریص ترند!  لذا سعی کنید واقع بینانه و با اتخاذ تدابیر منطقی کودکان را از مزایا و  خطرات محیط مجازی آگاه کنید قبل از آنکه دیگران روح و روان او را با ویروس های مجازی ، بیمار سازند...
اطلاعات خود را در زمینه ی مسائل مرتبط با تریبت جنسی کودکان و غنی سازی زندگی زناشویی بالا ببرید، سوالات فرندانتان را مطابق با سن او با آرامش و به صورت منطقی پاسخ دهید.
باورهای خرافی در این زمینه " کودک هرچه نداند، بهتر است" را رها کنید...

ما هرروزه در مراکز مشاوره شاهد نوجوانان و زوجینی هستیم که با استفاده از تلفن های همراه و با اتصال به شبکه های مجازی در دام روابط خارج زناشویی افتاده اند .

قبل از آنکه به فرزند یا همسر شما اطلاعات نادرست تزریق شود، شما او را واکسینه کنید.

پ.ن: اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید
دلواپسی های پنهان ( نوشته ی آبوالفضل آزادنیا و سمیه سلطانی)
تربیت جنسی کودکان پیش از دبستان ( شهلا حسینی، غفار کریمیان پور)
فرزند و تربیت جنسی ( امیر جهانیان نجف آبادی)
پاسخ به سوالات جنسی کودکان ( سایت تبیان)

برای تربیت فرزندانت چه کردی که باادبند؟

بزﺭﮔﯽ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺖ ﭼﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ ﻫﯿﭻ ﮐﺎﺭ .
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﮕﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ؟ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺗﻮ ﭼﻨﯿﻦ ﺧﻮﺑﻨﺪ؟

ﮔﻔﺖ; ﻣﻦ ﺩﺭ ﺗﺮﺑﯿﺖ ﺧﻮﺩ ﮐﻮﺷﯿﺪﻡ, ﺗﺎ ﺍﻟﮕﻮﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺎﺷﻢ .
ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺭﺍﺳﺘﯽ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﯽ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻨﺪ . ﻧﻪ ﺍﻣﺮ ﻭ ﻧﻬﯽ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﻬﻮﺩﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻨﺪ.

پیشرفت فناوری های نوین همان اندازه که می تواند برای انسان ها مفید باشد، مضر نیز هست.

پژوهشگران علوم پزشکی در مرکز پزشکی بوستون کشور آمریکا می گویند استفاده بیش از اندازه والدین از تلفن همراه به پیوند آنها با کودکانشان آسیب وارد می کند.

 

محققان ۵۵ پدر و مادر را که کودک زیر ۱۰ سال داشتند، در حالی که در یک رستوران با کودکان خود غذا می خوردند به طور پنهانی مورد بررسی قرار دادند.

 

آنها در این بررسی پنج رفتار مختلف را مورد تحقیق قرار دادند: والدینی که تلفن های خود را در تمام طول صرف غذا استفاده نکردند، والدینی که تلفن خود را روی میز قرار داده اما از آن استفاده نکردند، والدینی که تلفن خود را به طور مستمر استفاده کردند، والدینی که از تلفن خود پس از اتمام غذا استفاده کردند و والدینی که تلفن های خود را در طول صرف غذا استفاده کردند.

 

نتایج نشان داد تقریبا سه چهارم ( ۷۳ درصد ) از بزرگسالان حداقل یک بار در طول هر وعده غذایی از تلفن خود استفاده کردند.

 

همچنین بیش از ۱۵ درصد والدین تلفن های خود را در پایان وعده غذایی چک کردند، در حالی که کودکانشان هنوز مشغول غذا خوردن بودند. این والدین تا زمان ترک رستوران به این کار ادامه دادند.

 

این مطالعه نشان داد تعدادی از کودکان زمانی که پدر و مادرشان از تلفن استفاده می کنند، دچار آشفتگی می شوند و می خواهند بدانند که چه اتفاقی افتاده است.

 

محققان همچنین دریافتند زمانی که پدر و مادر مدت زمان طولانی را صرف نگاه کردن به گوشی تلفن همراه خود می کنند ، فرزندان آنها تمایل دارند با آنها بازی کرده و توجه والدین را به خودشان جلب کنند.

همچنین پژوهش های قبلی نشان داد نداشتن تماس چشمی و تعامل با کودکان می تواند سبب کاهش ارتباط و پیوند بین والدین و کودکان شود.

 

به گفته دکتر جنی ردسکی متخصص رفتارشناسی اطفال، والدینی که به شدت جذب تلفن های همراه خود می شوند، تعاملات منفی بیشتری با کودکان خود دارند.

 

شرح کامل نتایج ین بررسی در نشریه Pediatrics منتشر شده است.

راهکارهایی برای جلوگیری از نشخوار فکری

روانشناسان فرانسوی این موضوع را «بیماری شک» یا همان «اختلال وسواس فکری و نگرانی های عملی» می نامند. این همان وسواس یا نگرانی فکریست، گرفتاری در شک و حلقه بی پایانی از افکار نگران کننده! می توان گفت که همه ما انسان ها تا حدودی درگیر مبارزه با نشخوارهای فکری و افکار نگران کننده خود هستیم. اضطراب در دنیای مدرن امروزه به افسردگی هایی تبدیل شده که شاید به طور آشکار در ما بروز نکند ولی به شدت در روحیه ما تاثیر گذار است. در این مقاله ما تجربیات و ابزاری که در طول زمان برای مقابله با نگرانی وجود دارد را بررسی می کنیم.

یک- شناسایی افکار مزاحم


نخستین گام برای مقابله با نگرانی، شناسایی افکار نگران کننده، نشخوارهای فکری، ترس ها و شک هاست. آن را در چند کلمه یا یک جمله خلاصه کنید و حتی در صورت امکان، نامی روی آن بگذارید. برای نمونه شما می خواهید به روانپزشک مراجعه کنید و اگر دوستان و آشنایانتان یا همکارانتان این موضوع را بفهمند چه فکر می کنند؟ این موضوع باعث بروز نگرانی در شما می شود. ممکن است به شما احترام نگذارند، شما را تحقیر کنند یا با شما همکاری نکنند. با مشاهده بهتر موضوع می توانید قدرت این گونه افکار مزاحم را کم کنید.

دو- یافتن تحریف


پس از شناسایی ترس و شک تلاش کنید تا از هر گونه تحریف فکری، همانگونه که دکتر «دیوید برنز» در کتاب خود به نام "احساس خوب" توصیف می کند، مانند فکر بدست آوردن همه یا هیچ ، دسته بندی سیاه و سفید، نتیجه گیری عجولانه، بزرگنمایی و یا نادیده شمردن نکات مثبت، جلوگیری کنید. در این کتاب ده روش برای تضعیفِ تحریف افکار وجود دارد که به شما کمک می کند از نشخوارهای فکری نجات یابید.

سه- نوشتن افکار منفی


یکی از متدهای روانشناسی برای تسلط بر فکرهای عذاب آور، نوشتن آنهاست. بدین ترتیب فرصتی برای دوباره اندیشی و بازنگری افکار و موضوعات بوجود می آید. مدت پانزده دقیقه به خود فرصت دهید تا از نگرانی خارج شوید. به یاد داشته باشید که عزیزانتان به وجود شما در هر زمانی نیازمندند.

چهار- تمسخر افکار مزاحم


طنز، هر وضعیتی را قابل تحمل می کند. باید اعتراف کرد که در هنگام نگرانی، وضعیت مسخره ای نیز در مغز انسان در جریان است. اگر نتوانید به اضطراب و نگرانی خود بخندید، دیوانه خواهید شد.

پنج- دور کردن افکار منفی با یک ضربه ناگهانی به خود


برای نمونه می توان با یک مچ بند کشی به مچ دست خود در هنگام حمله افکار مزاحم به آنجا ضربه ای بزنید. در پایان شب خواهی دید که رنگ مچ بند در اثر ضربات شما تغییر کرده است. یکی دیگر از روش ها این است که فکر مزاحم را به روی کاغذ بنویسید و آن کاغذ را مچاله کرده و بدور بیاندازید. بدین ترتیب فکر مزاحم را به معنای واقعی به دور انداخته اید.

شش- بزنید بغل


درست مانند هنگام انحراف از مسیر اصلی در هنگام رانندگی، در زمان انحراف افکارتان به کناری برانید. هنگامی که توقف کردید، از خود پرسش نمایید که آیا به این مورد نیازی هست؟ این فکر چه چیزی را می تواند تغییر دهد؟ آیا می توانم بدین ترتیب وضعیت را تغییر دهم؟ برای بدست آوردن آرامش به این افکار نیازی هست؟ سپس برای مدت کوتاهی به پرسش های خود پاسخ و آنگاه به رانندگی ادامه دهید. به طور کلی این همان تجسم دعای آرامش است، بدین معنی که انسان در دعای آرامش نیز بین آنچه می تواند تغییر دهد و آنچه توانایی تغییر آن را ندارد را باید کشف کند.

هفت- درس آموختن


بیشتر مردم در مورد اشتباهات خود دچار عقده های روحی می شوند. کاری را خراب می کنند و به صورت مکرر همان اشتباه را انجام می دهند، به ویژه هنگامی که کار به دیگران مربوط است و ضربه ناخواسته به آنها وارد می شود. در هر مسئله ای، درسی نهفته است. به دنبال آموختن درس خود باشید و مانند شماره یک، آن را شناسایی و نامگذاری نمایید. پیش از قضاوت شتابزده در هر موردی، واقعیات را مورد بررسی قرار دهید.

هشت- بخشیدن خود


پس از آموختن درستان، خود را ببخشید. این قسمت، به ویژه برای افراد کمال گرا، بسیار مشکل است. به یاد داشته باشید که افراد کمال گرا، به طور طبیعی بیش از حد، دوباره می اندیشند. «جولیا کامرون» در کتاب خود به نام «راه هنرمند» می نویسد: "کمال گرایی امتناع از پیشرفت است. حلقه ای از یک سیستم بسته فلج کننده که منجر می شود با وسواس در جزییات بمانید. کمال گرایی به جای خلاقیت آزادانه و اجازه دادن به اشتباهات برای آشکار شدن در نقش بینش صحیح، ما را در باتلاق جزییات به اصطلاح صحیح فرو می برد و اصالت کار را به یکنواختی فاقد شور و خودانگیختی بدل می سازد." بخشیدن خود، به معنی تمرکز به روی بینشِ به دست آمده از اشتباهات و رهایی باقی مسائل است.

نه- تصور بدترین حالت ممکن


البته در وحله اول ممکن است این روش اشتباه به نظر برسد ولی تصور بدترین حالت ممکن می تواند ترس بوجود آمده از نگرانی را کاهش دهد.

ده- پشت خط نگهداشتن افکار منفی


بسیاری از مواقع ما در وضعیتی هستیم که از آن اطلاعات دقیق و کافی نداریم. برای نمونه؛ در مورد عزیزان خود که هنوز به منزل نرسیده اند، نمی دانیم که وی در شرایط خطرناکی قرار دارد یا خیر؟ در این موارد ما معمولا به افکار منفی اجازه رشد می دهیم و سپس نمی دانیم که چه باید انجام دهیم. بهتر است بدانیم که انتظار نباید باعث رشد افکار منفی باشد.

یازده- به دنبال دلایل بودن


بیشتر مواقع هدف از نگرانی مسئله واقعی نیست. هدف یا شخص و یا شرایط موجود پوششی علیه عمیق تر وارد شدن به مسئله برای جلوگیری از ترس است. اگر به مسائل عمیق تر بنگریم، نگرانی های خود را نیز کاهش می دهیم.

دوازده- مهار افکار مزاحم


همه ما می دانیم که چگونه نگرانی به طور سریع می تواند مسیر زندگی ما را تغییر دهد و مانع عظیمی برای رشد ما گردد. یک دخالت دوستانه از دوستمان، تبدیل به حالتی زشت می شود و یک انتقاد کوچک از طرف همکارمان، به یک پرونده 150 صفحه ای از ایرادات وی ختم می شود. همه ما معایب خود را بهتر می دانیم و همچنین می دانیم برای چه هددفی از خواب برمی خیزیم. دفن نگرانی ها یکی از بخش های پراهمیت زندگیست و دوباره اندیشی و بازنگری مسائل نیز یکی از اساسی ترین واقعیات ماست. بخش های دیگر که بیشتر به فانتزی و توهمات ما بستگی دارد تنها داستان سرایی ذهن ما می باشد.

سیزده- قطع مکالمه


حتی یک عادت بد هم می تواند مفید باشد! آیا شما همیشه گفتگو با دیگران را قطع می کنید؟ آیا می توانید از قطع گفتگو با دیگران جلوگیری کنید؟ کنجکاوی باعث وارد شدن به جزییات داستان های مردم می شود ولی پایان داستان این نیست. همین موضوع هم در مورد نگرانی در مغز ما صدق می کند. تمرین بیشتر به روی رفتار و افکار نامناسب، باعث بروز نگرانی بیشتر در ذهن می شود. اجازه ندهید گلوله برف در ذهنتان تبدیل به یک بهمن مخرب گردد. تفکر مثبت می تواند باعث کاهش نگرانی ها گردد.

چهارده- در زمان حال زیستن


نشخوارهای فکری به گذشته و آینده تعلق دارند. بیشتر ما در زمان حال فکر نمی کنیم ولی این پند را جدی بگیرید؛ هنگامی که در زمان حال زندگی می کنید، هیچ اتفاق بدی در زمان آینده رخ نخواهد داد و اشتباهات گذشته شما تبدیل به تجاربتان می گردد. تلاش کنید تا صدای اتومبیل، پرندگان، پارس کردن سگ، زنگ کلیسا و یا هر صدایی که در پیرامون شما به گوشتان می رسد را بخوبی بشنوید. به آنچه در جلوی چشمانتان در حال روی دادن است توجه کنید.


نویسنده/ مترجم: دریس بورجاید / سایت روان